۱۲ تا از ترسناک‌ترین شخصیت‌های انیمه‌ ای جهان

ترسناک‌ ترین شخصیت‌ های انیمه‌ ای در جهان

در مسیر رتبه‌بندی این دوازده پیکر ترسناک دنیای انیمه، ما با دقت و وسواس، فاکتورهایی چون انگیزه‌های تاریک نهفته در پس اعمالشان، حالات چهره‌ی مملو از شرارت، نحوه‌ی تجلی حضورشان در بطن داستان و چندین معیار دیگر را مورد کنکاش قرار دادیم تا در نهایت، این جمع دوازده‌نفره را به عنوان نمادهای ترس و وحشت در این مدیوم معرفی نماییم.

در ادامه قرار است به بررسی دقیق ۱۰ تا از ترسناک‌ ترین شخصیت‌های انیمه‌ ای جهان بپردازیم؛ پس حتما همراه نشریه ایماژ باشید!

۱۲- هیوسکا از انیمه «هانتر ایکس هانتر»

• کارگردان: کنجی ناگاساکی (فصول ۱–۵)، نائومی ناکایاما (فصل ۶ به بعد)
• سال ساخت: از ۲۰۱۶ تاکنون
• تعداد فصل‌ها: ۷ فصل (فصل ۸ در اکتبر ۲۰۲۵ پخش خواهد شد)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۳ / ۱۰

در تاریک‌ترین زوایای دنیای قهرمانانه‌ی «مدرسه قهرمانانه من»، سایه‌ای شوم جولان می‌دهد: تومورا شیگاراکی، رهبری بی‌رحم درندگان و تجسمی از عمیق‌ترین و گزنده‌ترین ترس‌ها. در جهانی که در آن قدرت‌های ماورایی به امری عادی بدل گشته‌اند، توانایی فسادگری شیگاراکی همچون زهری کشنده، او را فرسنگ‌ها از سایرین متمایز می‌سازد. سیر تحول قدرت‌های شیگاراکی در طول داستان، صعودی هولناک را طی می‌کند. او دیگر صرفاً یک تهدید نیست؛ بلکه نیرویی ویرانگر است که با اراده‌ای شیطانی، قادر به محو کامل یک شهر در چشم بر هم زدنی است. تصور کنید: تنها یک لمس، و هزاران زندگی به نیستی می‌گرایند.

این قدرت محض نیست که از او یک کابوس می‌سازد، بلکه ریشه در گذشته‌ای مملو از درد و اندوه دارد. نفرین نیروی خود، خانواده‌اش را به کام مرگ فرستاده و اکنون، در اعماق وجودش، حس می‌کند که پل‌های بازگشت به دنیای روشنایی برای همیشه ویران شده‌اند. تنها هدف باقی‌مانده، نابودی جهانی است که مسبب این فاجعه بوده است.

صدای آرام و در عین حال گزنده‌ی او، در تضادی هولناک با خنده‌هایی است که گویی از اعماق جهنم برمی‌خیزند. در چشمانش، بارقه‌ای از کوچک‌ترین احساس همدردی دیده نمی‌شود. حتی در مواجهه با آسیب‌های مهلک، با چهره‌ای خونین و ماسک‌وار که بر وحشت ظاهری‌اش می‌افزاید، به حملات بی‌امان خود ادامه می‌دهد. شیگاراکی در جهانی از نفرت مطلق غوطه‌ور است؛ زبانی جز انتقام نمی‌شناسد و وجودش، فریادی خاموش از ظلمی است که بر او رفته است. او نه یک تبهکار ساده، بلکه نمادی از زخم‌های عمیق و التیام‌ناپذیری است که می‌تواند در قلب یک دنیا رخنه کند.

• کارگردان: ماسایوکی کوجیما
• سال ساخت: ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵
• تعداد قسمت‌ها: ۷۴ قسمت (۱ فصل)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۷ / ۱۰

بدون شک، در میان خیل عظیم شخصیت‌های شرور و دلهره‌آور در دنیای انیمه و سینما، نام یوهان لیبرت همچون شبحی سرد و گزنده بر تارک ترس می‌درخشد. بسیاری از شیفتگان این هنر معتقدند که او نه تنها در دنیای انیمیشن، بلکه در کل سپهر سینما، هیولایی بی‌همتا و بی‌رقیب است. و چه شگفت‌انگیز! این حجم از وحشت و اضطراب از دل شخصیتی برمی‌آید که هیچ نیروی خارق‌العاده‌ای ندارد. حقیقت تلخ و گزنده‌ای که یوهان لیبرت به ما یادآوری می‌کند این است که گاهی اوقات، هولناک‌ترین موجودات، سایه‌هایی هستند که در میان ما رفت‌وآمد می‌کنند، با چهره‌هایی آشنا و رفتاری به ظاهر معمولی، در حالی که در اعماق ذهنشان، طوفانی از نیستی و تاریکی برپاست.

ظاهر فریبنده‌ی او، نقابی است بر چهره‌ی یک хищник تمام‌عیار. در نگاه اول، او می‌تواند هر کسی باشد؛ یک رهگذر بی‌تفاوت، یک همکلاسی آرام، یا حتی یک دوست‌داشتنی‌ترین فرد زندگی‌تان. اما همین که نقاب کنار می‌رود و با ذات واقعی او آشنا می‌شوید، سرمای وحشت تا مغز استخوانتان نفوذ خواهد کرد. چهره‌ی آرام و بی‌تفاوت یوهان، دروغی بزرگ است که تمایلات جنون‌آمیز و روان‌پریشانه‌اش را پنهان می‌کند. هدف غایی او، رقص مرگ است. او فقط می‌خواهد نابود کند، بدون هیچ رحم و شفقت. برخلاف بسیاری از آنتاگونیست‌های پیچیده که انگیزه‌ها و داستان‌های پسِ پرده‌ای برای شرارت‌هایشان دارند، یوهان لیبرت تجسم خالص و بی‌غل‌وغش پلیدی است. او حفره‌ای سیاه است که هیچ نور و احساسی در آن راه ندارد، یک معمای دهشتناک که هستی‌اش بر پایه‌ی شرارت محض بنا شده است.

• کارگردان: نائوهیتو تاکاهاشی
• سال ساخت: ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸
• تعداد قسمت‌ها: ۲۵ قسمت (۱ فصل)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۷ / ۱۰

کاریزما، آن نیروی مغناطیسی که نگاه‌ها را خیره و دل‌ها را تسخیر می‌کند، اغلب همچون هاله‌ای نورانی، افراد را به سوی یک شخصیت جذب می‌نماید. اما چه بسا این درخشش فریبنده، نقابی باشد بر چهره‌ی حقیقتی تاریک و هولناک. آنگاه است که عمق وجودی یک فرد، با تمام ابعاد خطرناک و ترسناکش، آشکار می‌گردد. در دنیای انیمه، شخصیت گریفیث، رهبر گروه افسانه‌ای «برزرک»، تجسمی بی‌نظیر از این دوگانگی است. او نه تنها یکی از قدرتمندترین و جذاب‌ترین چهره‌ها در تاریخ این هنر تصویری به شمار می‌رود، بلکه به عنوان یکی از به‌یادماندنی‌ترین تبهکاران نیز در ذهن مخاطبان حک شده است.

تمام وجود او در تب و تاب جاه‌طلبی، انتقام و اشتیاق سوزان برای دستیابی به آرزوهایش، فارغ از هر بهایی، خلاصه می‌شود؛ بهایی که چه بسا جان‌ها و ارزش‌ها را در بر بگیرد. گاتس، قهرمان اصلی داستان «برزرک»، در مسیری پر فراز و نشیب، پیوندی دوستانه و عمیق با گریفیث برقرار می‌کند. اما با گذر زمان و کنار رفتن پرده‌ها از چهره‌ی واقعی این رهبر کاریزماتیک، گاتس و به تبع آن، مخاطبان انیمه، به تدریج درمی‌یابند که چرا بسیاری، گریفیث را یکی از مخوف‌ترین شخصیت‌های خلق شده در این عرصه می‌دانند.

تضاد آشکار میان ظاهر فریبنده و دلربای گریفیث با خوی باطنی و بی‌رحمانه‌اش، او را به شخصیتی منحصربه‌فرد و چندلایه بدل ساخته است. اوج این تضاد و ترسناکی زمانی به نمایش گذاشته می‌شود که در لحظات سرنوشت‌ساز انیمه، چهره‌ی اهریمنی او در پس نقاب جذابیت برملا می‌گردد و سایه‌ای از وحشت بر دل بینندگان می‌افکند. گریفیث، نه فقط یک تبهکار، بلکه نمادی از فریبندگی ظاهر و تباهی پنهان است؛ شخصیتی که تا ابد در حافظه‌ی علاقه‌مندان به انیمه باقی خواهد ماند.

• کارگردان: هایاتو داته
• سال ساخت: ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷
• تعداد قسمت‌ها: ۲۲۰ قسمت (۱ فصل)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۴ / ۱۰

اوروچیمارو، این اسم که میاد، لرزه می‌اندازد به جون خیلی ها، نه فقط تو دنیای انیمه، بلکه تو کل کهکشان شخصیت‌های شرور! این یارو فقط یه آدم بده معمولی نیست، یه جورایی آرشیتکت وحشته، یه نابغه پلید که رد خون بی‌گناهان زیر قدم‌هاش یه اقیانوس سرخ راه انداخته، خیلی بیشتر از اون چیزی که تو قصه‌های دیگه دیدی. اون تشنه جاودانگیه، یه عطش ابدی که یه زمانی یه نینجای قابل احترام رو تبدیل کرده به یه هیولای بی‌مرز و قانون. این میل دیوونه‌وار به قدرت، اون رو تا جایی کشونده که دست به آزمایش‌های وحشتناک روی آدما بزنه، انگار نه انگار که دارن زندگی می‌کنن.

یه روح سرگردونه که دنبال یه جسم جدید می‌گرده تا توش خونه کنه و به این کابوس بی‌پایانش ادامه بده. فکرشو بکن، این مارِ هفت خط، رو هر پنج عنصر طبیعت رقاصی می‌کنه، یه جورایی فنا ناپذیر شده. کلی ورد و جادوهای ممنوعه رو از حفظه، انگار تاریکی با تک تک سلول‌هاش گره خورده. اما از همه اینا ترسناک‌تر، اون ظاهر مار مانندشه، با اون زبون دراز و لزجش که یه جوری تو رو نگاه می‌کنه انگار می‌خواد روحت رو قورت بده. فقط تصورش هم مو به تنت سیخ می‌کنه، مگه نه؟ این اوروچیمارو یه چیزی فراتر از یه شخصیت منفیه، یه کابوس مجسمه که تو دنیای ناروتو جولون می‌ده. همچنین شما می‌توانید نقد انیمه ناروتو را در نشریه ایماژ بصورت کامل مطالعه کنید.

• کارگردانان: نائوکاتسو تسودا، کن‌ایچی سوزوکی، توشیوکی کاتو
• سال ساخت: از ۲۰۱۲ تاکنون
• تعداد فصل‌ها: ۵ فصل (تا سال ۲۰۲۵)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۵ / ۱۰

در میان انبوه شخصیت‌های شروری که در دنیای پرماجرای «ماجراجویی عجیب جوجو» جولان می‌دهند، نام «کیرا یوشیکاگه» همچون سایه‌ای وهم‌آور می‌درخشد. حضوری که شاید به کوتاهی یک فصل به طول انجامید، اما تاثیری چنان عمیق بر جای گذاشت که او را در زمره‌ی برترین و ترسناک‌ترین آنتاگونیست‌های این مجموعه قرار داد. کیرا، نه در پی سلطه بر جهان بود و نه سودای قدرت‌های ماورایی در سر داشت. او یک قاتل زنجیره‌ای با وسواسی بیمارگونه نسبت به دستان زنان بود؛ کلکسیونی هولناک از اندام‌های جدا شده که در خلوت خود از آن‌ها لذت می‌برد. آنچه او را به موجودی تقریباً غیرانسانی بدل می‌کرد، تضاد عمیق میان جنایات فجیعش و میل وسواس‌گونه‌اش به یک زندگی آرام و بی‌دردسر در کسوت یک کارمند معمولی بود.

داستان فصل چهارم، «الماس شکست‌ناپذیر»، در شهر ظاهراً آرام موریو به وقوع می‌پیوندد. در این شهر است که کیرا در پسِ نقاب یک شهروند بی‌حاشیه و بی‌آزار پنهان شده است. کسی که در نگاه اول، هیچ چیز غیرعادی در او دیده نمی‌شود؛ اما در اعماق این ظاهر معمولی، یک قاتل بی‌رحم با عطشی سیری‌ناپذیر برای گرفتن جان بی‌گناهان کمین کرده است. برخلاف بسیاری از شخصیت‌های شرور دیگر در دنیای انیمه که برای رسیدن به اهداف جاه‌طلبانه و کسب قدرت‌های افسانه‌ای دست به اعمال شیطانی می‌زنند، انگیزه‌ی کیرا صرفاً ارضای خواسته‌های تاریک و انحرافی درونی‌اش است.

او نه به دنبال انتقام است، نه به دنبال حکومت، بلکه تنها در پی تسکین امیال بیمارگونه‌ی خود قدم برمی‌دارد. همین تمرکز صرف بر لذت شخصی از خشونت و بی‌اعتنایی مطلق به ارزش‌های انسانی، از کیرا یوشیکاگه چهره‌ای به مراتب هولناک‌تر و به‌یادماندنی‌تر می‌سازد؛ شروری که نه برای فتح جهان، بلکه برای رضایت سایه‌های درونش دست به قتل می‌زند.

• کارگردان: تِتسورو آراکی
• سال ساخت: ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷
• تعداد قسمت‌ها: ۳۷ قسمت (۱ فصل)
• نمره IMDb:  امتیاز ۹.۰ / ۱۰

«در تالار مشاهیر انیمه، نام دفترچه مرگ همچون نگینی می‌درخشد، نه فقط به خاطر داستان مسحورکننده‌اش، بلکه به عنوان دروازه‌ای طلایی برای ورود به دنیای بی‌کران انیمیشن ژاپنی. تصور کن، در این میان، شخصیتی قد علم می‌کند که سایه‌ای از وحشت و ابهت را به همراه دارد: ریوک. این شینیگامی مرموز، با آن شمایل دلهره‌آور و قدرتی ماورایی، نه فقط یک شخصیت، بلکه تجسمی از ناشناخته‌هاست. کافیست لحظه‌ای به چشمان نافذ و بال‌های شب‌گونش خیره شوی تا در یابی که با موجودی از جهانی دیگر، فرسنگ‌ها دور از تصورات زمینی، روبرو هستی. شما می‌توانید نقد انیمه دفترچه مرگ را در نشریه ایماژ بخوانید.

و چه می‌شود وقتی تقدیر، قلم سرنوشت را به دست جوانی نخبه اما سرکش به نام لایت یاگامی می‌سپارد؟ در لحظه‌ای که او دفترچه مرگ را از چنگال سرنوشت می‌رباید، پرده از ملاقاتی شوم برداشته می‌شود: رویارویی با خودِ ریوک، خدای مرگ. اما انگیزه‌ی این ملاقات نه دسیسه‌ای شیطانی، بلکه ملال و یکنواختی حاکم بر قلمروی شینیگامی‌ها بوده است! ریوک، اسیر کسالت ابدی، این هدیه مرگبار را ناخواسته به دنیای انسان‌ها می‌اندازد، بی‌خبر از طوفانی که در پی خواهد داشت.»

• کارگردان: آکییوکی شینبو
• سال ساخت: ۲۰۱۱
• تعداد قسمت‌ها: ۱۲ قسمت (۱ فصل)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۲ / ۱۰

با نخستین نگاه، شاید فریب ظاهر بی‌آلایش و دلنشین این موجود پشمالو را بخورید و با تعجب بپرسید: این گربه‌ی خانگیِ بی‌ضرر، اینجا چه می‌کند؟ اما سخت در اشتباهید! پشت این چهره‌ی معصوم و چشمان فریبنده، حقیقتی بس هولناک نهفته است. کیوبی، نه یک حیوان اهلیِ دوست‌داشتنی، بلکه نیرویی اهریمنی در لباس مهربانی است. او با وعده‌ی برآورده ساختن آرزوهای شیرین، دخترکانِ معصوم را به دام می‌اندازد و آن‌ها را به دختران جادویی بدل می‌سازد؛ موجوداتی که محکوم به نبردی ابدی و طاقت‌فرسا با ساحره‌های پلید هستند. در پسِ این چهره‌ی نازنین، بی‌تفاوتی عمیقی نسبت به سرنوشت بشریت موج می‌زند. رنج و عذابی که این نفرین بر دوش دختران جوان می‌گذارد، ذره‌ای در افکار او جایی ندارد.

کیوبی در خفا، نیات شومی را در سر می‌پروراند؛ نابودی نسل بشر، به امید رقم خوردن سرنوشتی بهتر برای جهان. او حتی از قدرتی فراتر از تصور برخوردار است: توانایی خلق خطوط زمانی جدید. این موهبتِ شوم نیز در راستای شکنجه و آزار بشریت به کار گرفته می‌شود.برخلاف ظاهر فریبنده‌اش، کیوبی یکی از مخوف‌ترین و شوم‌ترین شخصیت‌های دنیای انیمه است. اعمال شیطانی او به تنهایی، تاروپود انیمه‌ی «پائولا مگی مادوکا مجیکا» را دگرگون کرده و هاله‌ای از وحشت و دلهره بر آن می‌افکند. او نه یک گربه، بلکه تجسمی از فریب و بی‌رحمی است که در پس نقابی از لطافت پنهان شده است.

• کارگردان: تاکاهیرو اوموری
• سال ساخت: ۲۰۰۷
• تعداد قسمت‌ها: ۱۶ قسمت (۱ فصل)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۳ / ۱۰

ببین رفیق، این متن یه جوریه که انگار فقط یه سری اطلاعات رو پشت سر هم ردیف کرده. بیا یه کم بهش جون بدیم، یه کاری کنیم وقتی کسی می‌خونتش، مو به تنش سیخ شه و حس کنه یه دنیای تاریک و پر از هیجان داره براش رونمایی می‌شه. تصور کن… در خاندان روسو، سایه‌ای شوم متولد شده است: لاد روسو، تجسمی از سادیسم خالص. نه یک قاتل معمولی، بلکه هنرمندی دیوانه که بوم نقاشی‌اش از جیغ‌های هزاران قربانی بی‌گناه و رنگ‌هایش از خون گرم آن‌ها شکل می‌گیرد. تماشای رقص مرگ در چشمانش، او را نه فقط یک شخصیت شرور، بلکه کابوسی زنده در دنیای انیمه کرده است. فراموش کن انگیزه‌های نخ‌نما و داستان‌های تکراری انتقام را. برای روسو، لذت در تکه تکه کردن جسم‌ها و تماشای فوران سرخ حیات نهفته است.

او آمده تا وهم امنیت را در هم بشکند و به هر کسی که خیال جاودانگی در سر دارد، طعم واقعی نیستی را بچشاند. وارد دنیای پرآشوب “باکونو” شو. آمریکای دهه‌ی پر تب و تاب، جولانگاه گانگسترهای بی‌رحم، انسان‌های معمولی گرفتار در گرداب حوادث و موجوداتی که سایه‌ی مرگ از سرشان رخت بربسته است. در این میان، عطش جاودانگی، محرک اصلی داستان است. اما چه جاودانگی تلخ و خونینی! زیرا در این جهان بی‌رحم، ابدی‌ها می‌توانند یکدیگر را از هستی ساقط کنند، جان و دانش قربانی را ببلعند و بر قدرت خود بیفزایند. حالا این متن یه قصه‌ست، نه فقط یه خبر. حس و حال داره، ترس و هیجان داره. این همون چیزیه که می‌خواستی، یه متن یونیک و پربار! نظرت چیه؟

• کارگردانان: مانابو اوکاماتو (فصل ۱)، هیروکی هیرانو (فصل ۲)
• سال ساخت: از ۲۰۲۱ تاکنون
• تعداد فصل‌ها: ۲ فصل (فصل ۲ در حال پخش)
• نمره IMDb:  امتیاز ۸.۴ / ۱۰

بدون هیچ تردیدی، اورستد نه تنها شایسته لقب یکی از مخوف‌ترین چهره‌های دنیای انیمه است، بلکه بی‌چون‌وچرا تاج پادشاهی این عرصه را بر سر می‌نهد؛ چرا که جوهره وجودی او، هراس‌افکنی بر جان دیگر کاراکترها است. بسیاری او را با نامی لرزه‌انداز می‌شناسند: انسان اهریمنی. او تجسمی است از انتقام سوزان، بازی‌های پیچیده ذهنی، و در یک کلام، یک شرور چندوجهی و عمیقاً دلهره‌آور. در تاروپود انیمه خیال‌انگیز «تناسخ یک بیکار»، سرنوشت پسری روایت می‌شود که پس از گذر از دروازه‌های مرگ، فرصتی دوباره برای زیستن می‌یابد و در سرزمینی افسانه‌ای حلول می‌کند.

در این میان، اورستد، آنتاگونیست محوری داستان، رخ می‌نماید؛ قهرمانی که روزگاری نامش بر زبان‌ها بود، اکنون به هیولایی بی‌رحم و افسارگسیخته بدل گشته است که هیچ نیرویی یارای بازداشتنش نیست. فراتر از توانایی‌های وحشتناکش، آنچه بر هول و هراس وجود اورستد می‌افزاید، شعله‌های خشم و نفرتی است که تمام هستی او را در بر گرفته است. آشفتگی‌های روانی این شخصیت، فراتر از هر توصیفی، تکان‌دهنده و عمیق است و تصویری چنان ماندگار در ذهن مخاطب حک می‌کند که گذر زمان نیز قادر به زدودن آن نخواهد بود. او نه فقط یک دشمن، بلکه کابوسی است که در تاریک‌ترین زوایای خیال جا خوش می‌کند. از آنجایی که این انیمه نیز نمره IMDb بالایی دارد، می‌توانید نقد انیمه تناسخ یک بیکار را در نشریه ایماژ کامل بخوانید.