نقد فیلم روشنایی های شهر (City Lights)؛ طنز تضادها
قرار است به سراغ نقد فیلم روشنایی های شهر (City Lights) یکی از تاثیرگذارترین فیلم های عصر صامت برویم. روشناییهای شهر، ساختهی چارلی چاپلین در سال ۱۹۳۱، اثری بیبدیل در تاریخ سینما به شمار میرود. فیلمی کامل و بینقص که حتی یک سکانس اضافه در آن دیده نمیشود. داستانی عمیق و پرمغز که با هر بار تماشای آن، ظرافتهای جدیدی از آن آشکار میشود. چاپلین در این فیلم شاهکار خود، اثری خلق کرده که هم تماشاگران عام و هم منتقدین حرفهای را به وجد میآورد.
روشناییهای شهر، در ژانر کمدی-ملودرام، به زیبایی تعادل بین این دو مقوله را حفظ کرده و از غرق شدن در هر یک از آنها پرهیز میکند. این فیلم در دورانی ساخته شد که ۴ سال از ورود صدا به سینما میگذشت و سینمای صامت رو به افول بود. چاپلین از جمله مخالفان سرسخت این تغییر بود و معتقد بود که صدا به ذات سینما آسیب میزند. ادعایی که تا حدی درست از آب درآمد، چرا که پس از ورود صدا، سینما برای مدتی دچار افت شد و زمان زیادی طول کشید تا به دوران اوج خود در عصر صامت بازگردد.
با این حال، روشناییهای شهر به عنوان یکی از آخرین پرچمداران سینمای صامت، همچون نگینی در تاریخ سینما میدرخشد. عنوانبندی فیلم با تصویری از چراغهای شهر آغاز میشود، گویی در شهری غرق در تاریکی، امیدی روشن در حال طلوع است. در طول فیلم، متوجه میشویم که شخصیتهایی مانند چارلی، حکم همان چراغهای شهر را دارند و نور امید را به زندگی تاریک و غمزده اطرافیان خود میتابانند.
داستان فیلم روشنایی های شهر
چارلی،ولگرد معروف فیلمهای چاپلین، با دختر گلفروش نابینایی آشنا و به تدریج دلباخته ی او می شود. دختر از نظر مالی شرایط مساعدی ندارد و چارلی برای کمک به او، دنبال کار میرود.در همین حال، او جان میلیونری مست را نجات می دهد و میلیونر با او دوست می شود.ولی مسأله اینجاست که میلیونر فقط در حالت مستی چارلی را می شناسد و در حالت عادی، او را به جا نمی آورد.
بیشتر بخوانید: بررسی و نقد فیلم inception
جدول مشخصات و اطلاعات فیلم روشنایی های شهر
در جدول زیر اطلاعات فیلم City Lights مثل نمره IMDb، متاکریتیک، راتن تومیتوز آمده است:
کارگردان | چارلی چاپلین |
بازیگران | چارلی چاپلین |
امتیاز | |
امتیاز | |
امتیاز |
در ادامه به بررسی و نقد فیلم روشنایی شهر چاپلین خواهیم پرداخت پس همراه نشریه ایماژ باشید.
نقد فیلم روشنایی های شهر: شهریار مسخره عدالت
در بررسی و نقد فیلم روشنایی شهر چاپلین باید بگوییم که فیلم با تصویری طعنهآمیز آغاز میشود: مجسمه صلح و عدالت در حالی رونمایی میشود که چارلی، نماد فقر و تهیدستی، بیتفاوت بر دامنش خوابیده است. گویی عدالت بسان شمشیری تیز، شلوار او را پاره میکند و از همان ابتدا زخم خود را بر پیکرهی فرودست جامعه مینهد. چاپلین، با حرکات موزون و طنازانهاش، عدالت پوشالی حاکم بر جامعه را به سخره میگیرد. او بر بینی و دست مجسمه مینشیند و با تمسخر، پوچی عدالتی را که تنها در ظاهر وعده برابری میدهد، آشکار میکند.
وزوز مسخره و آزاردهندهای که به جای صدای سخنران چاق به گوش میرسد، اولین تیر طعنه را به سوی ریاکاری و پوچگویی حاکمان شلیک میکند. این آغاز قدرتمند، نویددهندهی فیلمی کوبنده و پرماجراست. در ادامه، چارلی با ماجراهای مختلفی روبرو میشود که هر کدام به نوعی گزندی دیگر از سوی جامعه بیعدالت بر اوست. طنز تلخ و گزندهی چاپلین در این فیلم، به خوبی نابرابریها و ریاکاریهای جامعه را به تصویر میکشد و تماشاگر را به تفکری عمیق وا میدارد.
اگر فیلمهای با ژانر ترکیبی برای شما جذاب است، میتوانید نقد فیلم forrest gump را در نشریه ایماژ مطالعه کنید.
تحلیل فیلم روشنایی های شهر؛ داستانی از عشق، امید و رهایی
در تحلیل فیلم روشنایی شهر چاپلین باید بگوییم که در دل لندن پر هیاهو، چارلی، مردی فقیر و مهربان، با دختری گلفروش نابینا روبرو میشود. دختر که او را ثروتمند میپندارد، گلی از او میخرد. چارلی که مجذوب معصومیت و روح لطیف دختر شده، گل را میخرد و این آغاز داستانی پر فراز و نشیب است. با ورود به خانه محقر دختر و مادربزرگش، با دنیای کوچک و پر از رویاهای او آشنا میشویم. موسیقی، پرندهای در قفس و گلدانهای رنگارنگ، تنها دلخوشیهای او هستند. گویی پرنده در قفس، نمادی از خود اوست که آرزوی آزادی دارد.
در ادامه، چارلی با یاد دختر گلفروش و گلی که از او خریده، راهی دریاچه میشود. در همین حین، مرد ثروتمند و افسردهای که از زندگی ناامید شده، قصد خودکشی دارد. چارلی با فداکاری جان او را نجات میدهد و امیدی دوباره به او میبخشد. مرد ثروتمند به عنوان قدردانی، چارلی را به عمارت مجلل خود دعوت میکند. عبور چارلی از میان آب و رفتن بر دوش ثروتمند، تصویری از تلاش مردم آمریکا برای رهایی از بحران اقتصادی آن دوران را به نمایش میگذارد.
اما سرنوشت، مسیر دیگری را برای چارلی و دختر گلفروش رقم میزند. با بازگشت بینایی دختر، او دیگر چارلی را به عنوان ناجی خود نمیشناسد و از او فاصله میگیرد. چارلی که طعم تلخ جدایی را چشیده، با قلبی غمگین اما پر از امید به زندگی ادامه میدهد. این داستان، قصهای از عشق، فداکاری، امید و رهایی در دل تاریکیهاست. داستانی که یادآور میشود، حتی در سختترین شرایط نیز میتوان نوری از امید یافت و برای زندگی تلاش کرد.
نشریه ایماژ همواره بررسی و نقد بهترین فیلم و سریالهای ایرانی و خارجی را به شما ارائه میدهد. شما میتوانید نقد سریال زخم کاری ۳ را مطالعه کنید.
بررسی فیلم روشنایی های شهر از نظر طنز تلخ مستی و رفاقت در جویندگان طلا
در بررسی و نقد فیلم روشنایی شهر چاپلین باید بگوییم که فیلم جویندگان طلا شاهکاری از چارلی چاپلین، به ظرافت، نقدی اجتماعی را در بستر کمدی روایت میکند. میلیاردر مست، شخصیتی خوشبرخورد و شاد، در contraste با چهرهی عبوس او در حالت عادی، تناقضی گزنده را به تصویر میکشد. گویی در آن دورانِ ناامید کننده، تنها مستی و رهایی از غم واقعیت، چاره کار بود! یکی از بهیادماندنیترین سکانسهای فیلم، حضور چارلی و میلیاردر در کافهای است. کافهها که در آثار چاپلین، بستر خلق موقعیتهای کمیک ناب بودهاند، در این فیلم نیز صحنه فراموشنشدنیای را رقم میزنند.
دستِ چاپلین برای خلق شوخیهای متعدد در کافه بازتر است، جایی که جمعیت حاضر، پتانسیل تبدیل شدن به سوژههای کمدی را افزایش میدهد. واکنشهای اغراقآمیز مردم به حرکات چارلی، بهویژه در جویندگان طلا و زندگی سگی، طعنهای ظریف به رفتارهای جمعی در شرایط سخت دارد. در تقابل ظریف شخصیتهای چارلی و میلیاردر، شاهد تشابهات و تضادهایی هستیم که عمق پیام فیلم را آشکار میکنند. چاپلین با ظرافت نشان میدهد که در لحظات شادی و خشنودی، همه یکسانند و این در سختیهاست که تفاوتها هویدا میشود. جویندگان طلا در ورای طنز تلخش، تصویری گویا از امید و رفاقت در تاریکی ناامیدی را به نمایش میگذارد.
به فیلمهای آلپاجینو علاقه دارید؟ پس تحلیل و نقد فیلم گشت زنی را از دست ندهید.
رویای شیرین و تلخی واقعیت: بررسی عناصر داستانی
در نقد و بررسی فیلم روشنایی شهر چاپلین باید بگوییم که در یکی از سکانسهای بهیادماندنی فیلم، چارلی با ماشینی لوکس، دختری زیبا را به خانه میرساند. با خداحافظی، گلِ لطیفی را که هدیه گرفته، بو میکشد و غرق در رؤیای عشقی شیرین میشود. ناگهان، گویی که تقدیر بیدارگر باشد، گلدانِ سنگی از ارتفاع سقوط میکند و بر سر چارلی فرود میآید. او از رویا به تلخی واقعیت باز میگردد. چارلی، در دنیایی که بیرحمانه حقیقت را به رخ او میکشد، مجبور است طعم گسِ آرزوهای دستنیافتنی را بچشد. طنزِ نابِ چاپلین در روشناییهای شهر از دل همین تضادها و سوءتفاهمها شکوفه میکند.
تضادهایی مانند زمانی که چارلی با وجود ثروتِ بادآورده در ماشینِ میلیاردر، ذرهای از ته سیگار را ضایع نمیکند یا در حالی که شلوارش پاره است، با حفظِ وقار گام برمیدارد. و سوءتفاهمهایی مثل زمانی که ثروتمند مست، چارلی را میشناسد، اما در هوشیاری او را به یاد نمیآورد، یا دختر گلفروش که چارلی را در تاریکیِ نابینایی، ثروتمندی رؤیایی میپندارد و عاشقش میشود، اما با بازگشت بینایی، طعم تلخِ حقیقت را میچشد. این تضادها و سوءتفاهمها، چاشنی طنزِ ظریف و گزندهای به روشناییهای شهر میبخشند و در عین حال، لایههای عمیقتر از رنجِ بشری و آرزوهای دستنیافتنی را به تصویر میکشند.
پیشنهاد ایماژ: معرفی لیست بهترین فیلم های جنایی قرن ۲۱
روشناییهای شهر: نبرد چاپلین با صدا و عشقی به یاد ماندنی
در بررسی و نقد فیلم روشنایی شهر چاپلین باید بگوییم که در دنیایی که سینما به تازگی با پدیده صدا روبرو شده بود، چارلی چاپلین، غول کمدی صامت، در فیلم روشناییهای شهر به طعنه به این تکنولوژی نوظهور میپردازد. در یکی از سکانسهای به یاد ماندنی، سوت اسباببازی که به طور تصادفی بلعیده شده، آواز خوانندهای را در یک مهمانی مجلل به هم میریزد، گویی نمادی از هرج و مرج و بینظمیای است که صدا با خود به ارمغان آورده است. اما در ورای این طنز ظریف، داستانی عاشقانه و عمیق نهفته است. چاپلین در نقش یک ولگرد عاشق دختری نابینا میشود و از هیچ تلاشی برای کمک به او و رساندن او به آرزویش، که بازپسگیری بیناییاش است، دریغ نمیکند.
در یکی از سکانسهای تکاندهنده، دختر که نخ را با کلاف نخ اشتباه گرفته، آن را میکشد و چارلی که دلش نمیخواهد او را آزرده خاطر کند، در سکوت به او کمک میکند. این صحنه فداکاری بیدریغ چارلی را به زیبایی به تصویر میکشد و عشق عمیق او را به دختر نابینا به وضوح نشان میدهد. روشناییهای شهر با ظرافت طنز و لحن احساسی، داستانی از عشق، فداکاری و تقابل سنت و مدرنیته را روایت میکند و به اثری ماندگار در تاریخ سینما تبدیل شده است.
در میان شاهکارهای تاریخ سینما، روشناییهای شهر چارلی چاپلین، جایگاه ویژهای دارد و بیشک، صحنه پایانی آن، یکی از بهیادماندنیترین و تاثیرگذارترین لحظات هنر هفتم است. در این سکانس غرق در سکوت، شاهد رویارویی دوباره ولگرد عاشق با دختر گلفروش نابینا هستیم، بعد از عمل جراحی که بینایی او را بازگردانده است. لبخند دختر از دیدن دنیا، در تضاد با بغض و حسرت عمیق ولگرد، تصویری تکاندهنده خلق میکند که تا اعماق وجود تماشاگر نفوذ میکند. چاپلین با ظرافت تمام، اوج احساسات را در این لحظه به تصویر میکشد. شادیِ بیحد دختر از دیدن روشنایی، غمِ جانفرسای ولگرد از نرسیدن به او، و امیدی مبهم که در نگاه هر دویشان موج میزند، تابلویی بدیع از هنر نابِ بازیگری را رقم میزند.
بلند شدن ناگهانی دختر و چرخش او به سمت صدا، گویی پایانِ سینمای صامت را نیز به تصویر میکشد. میتوان دختر گلفروش را نمادی از این هنر اصیل دانست که با ظهور صدا، رو به خاموشی میرود. نگاه غمبار و پرمعنی چاپلین در این سکانس، حکایتی عمیقتر دارد. او که خود مخالف سرسخت سینمای ناطق بود، با این نگاه، گذر از دورهای طلایی و آغاز عصری نو را به تلخی به تصویر میکشد. گویی در این لحظه، تمام حسرتها و دلتنگیهایش برای دوران از دست رفته، در چشمانش موج میزند. صحنه پایانی روشناییهای شهر، نقطه اوج یک شاهکار سینمایی است. شاهکاری که با ظرافت و مهارت بینظیر چارلی چاپلین، داستانی از عشق، امید، حسرت و گذر زمان را روایت میکند و تا ابد در خاطرهها باقی خواهد ماند. همچنین اگر فیلم و سریالهای با ژانر ابرقهرمانی نیز برای شما جذاب است، میتوانید نقد سریال the boys را نیز در نشریه ایماز بخوانید.
روشناییهای شهر: شاهکاری که نظر منتقدان را جلب کرد
روشناییهای شهر، شاهکار صامت چارلی چاپلین، در زمان اکران خود مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت و همچنان تا به امروز به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود. برخی از نظرات منتقدان برجسته و نشریات بزرگ در مورد این فیلم عبارتند از:
نیویورک تایمز: روشناییهای شهر شاهکاری بینظیر است که قلب هر تماشاگری را به درد میآورد و روح او را شاد میکند.
لس آنجلس تایمز: چاپلین در این فیلم نبوغ خود را به عنوان یک کمدین، بازیگر و کارگردان به طور کامل به نمایش میگذارد.
مجله ورایتی: روشناییهای شهر فیلمی گرم، خندهدار و تکاندهنده است که تا سالها در ذهن شما باقی خواهد ماند.
هالیوود ریپورتر: چاپلین با این فیلم ثابت کرد که یک هنرمند واقعی است.
جوایز و افتخارات فیلم روشنایی های شهر:
- جایزه اسکار بهترین فیلم: ۱۹۳۲ (نامزد)
- جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد: ۱۹۳۲ (نامزد)
- جایزه ونیز: ۱۹۳۱ (برنده)
- جایزه انجمن منتقدان فیلم نیویورک: ۱۹۳۱ (برنده)
روشناییهای شهر به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود. این فیلم الهامبخش بسیاری از فیلمسازان دیگر بوده و صحنهها و دیالوگهای آن بارها و بارها در فیلمها و برنامههای تلویزیونی دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. روشناییهای شهر فیلمی زیبا، خندهدار و تکاندهنده است که پیامی جهانی درباره عشق، امید و فداکاری دارد. این فیلم یک شاهکار واقعی سینمایی است که هر کسی باید حداقل یک بار آن را ببیند.
اگر به فیلمهای با ژانر جنایی علاقه دارید، بررسی و نقد فیلم زودیاک را از دست ندهید.
پایانبندی
روشناییهای شهر شاهکاری از چارلی چاپلین، به ما نشان میدهد که چگونه حتی فقیرترین و بیچیزترین افراد میتوانند نوری از عشق و محبت را به زندگی ما ساطع کنند و مسیر سرنوشتمان را دگرگون سازند. در این فیلم، دختر گلفروش نابینا با معصومیت و قلبی سرشار از عشق، زندگی یک گلفروش فقیر را متحول میکند و به او درسهایی از امید و فداکاری میآموزد. اما سرنوشت، تار و پود زندگی این دو را به هم میبافد و سپس بیرحمانه آنها را از هم جدا میکند. نگاه نهایی چاپلین در این سکانس، به یادماندنیترین صحنه تاریخ سینما لقب گرفته است. این نگاه، دریچهای به اعماق وجود او میگشاید و احساسی غامض از عشق، شادی از بینایی یافتن دختر، حسرت دوری از او و کورسوی امیدی برای آینده را به طور همزمان به تماشاگر منتقل میکند.
این نگاه، به نوعی پایان سینمای صامت را نیز به تصویر میکشد. گویی دختر گلفروش در این صحنه، نمادی از سینمای صامت است که با ورود صدا به سینما، دوران طلایی خود را به پایان میرساند. درست همانطور که بینایی یافتن دختر، او را از چارلی دور میکند، ورود صدا به سینما نیز با وجود تمام مزایایش، چاپلین را از دنیای محبوب خود، دور میسازد. حسرت و اندوه نهفته در نگاه نهایی چارلی، گویای گذر از این دوران و آغازی نو است. شاید به همین دلیل است که این نگاه، تا ابد در تاریخ سینما ماندگار شده و به یادمان میآورد که هر گذر و تغییری، با خود غم و اندوهی را نیز به همراه دارد.
دیدگاه
۲ دیدگاه
ممنون از نقد فیلم روشنایی های شهر واقعا دستمریزاد. یکی از بهترین آثار شاخص سینماست و چاپلین فقید رو باید دست و پاشو لیسید برای این کار
چارلی چاپلین واقعا کار خوبی ارائه داد. ماندگار
نظر بدهید