بهترین فیلمهای جان فورد؛ از دختری با روبان زرد تا ریوگرانده
وقتی نام وسترن به گوشمان میخورد، اولین تصویری که به ذهنمان میرسد چیست؟ یک کابوی با کلاه و لباسی مخصوص یا صحراهای سرخ غرب وحشی؟ یا شاید هم سرخپوستانی را به یاد بیاوریم که در حال نبرد با سفیدپوستان هستند. هرچه که هست نام وسترن ما را به طبیعت غرب وحشی در خاک آمریکا میبرد. در تاریخ سینما فیلمسازان بسیار زیادی بودهاند که در ژانر وسترن فیلم ساختهاند اما در بین همهی این فیلمسازان نام مردی میدرخشد به نام جان فورد. فورد فیلمسازی است که به گفته خودش دوست داشت که بعد از مرگش از او بهعنوان کسی یاد کنند که فیلم وسترن میساخت اما حال سؤال این است که وسترن ساختن به چه قیمتی؟ به قیمت زیر پا گذاشتن اصول و اخلاق انسانی در نمایش جبه مخالف سفیدپوستان در سینمای آمریکا؟ در این مقاله قصد داریم با مرور سه فیلم از سینمای فورد (دختری با روبان زرد، ریوگرانده، جویندگان) به این امر بپردازیم که اخلاق و انسانیت در نگاه فورد چگونه بازنمایی شده است و موضع او دراینبین چیست؟ در ادامه سراغ معرفی بهترین فیلمهای جان فورد خواهیم رفت، پس همراه نشریه ایماژ باشید.
بهترین فیلمهای جان فورد؛ آمریکاییترین فیلمساز تاریخ

- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: جان وین
- امتیاز imdb فیلم: ۷.۲ از ۱۰
بهترین فیلمهای جان فورد (John Martin Feeney) کدامهایند؟ شاید پر بیراه نباشد که فورد را تصویرگر تاریخ آمریکا بدانیم. تاریخی پر از خشونت، خونریزی و جنگ. فورد در بین انبوه فیلمی که ساخته است سعی کرده که روایتی از قصههای ریزودرشت در تاریخ شکلگیری این سرزمین را نقل کند. از منظر فیلمسازی و سینمایی که به کارنامه او نگاهی بیاندازیم متوجه میشویم که او از بزرگترین و تأثیرگذارترین کارگردانهای تاریخ سینماست و بر بسیاری از کارگردانهای نسل بعد از خود نیز تأثیر گذاشته است.
فیلمهای او در عین سادگی بصری بسیار پرمعنا و پیچیده هستند. میتوان فیلمهای او را به دودسته کلی تقسیم کرد: فیلمهای ژانر وسترن و فیلمهای درامی که با اقتباس از رمانهای مشهور ساختهشدهاند مثل خوشههای خشم و چه سرسبز بود دره من.
در فیلمهای وسترن او غالباً با قهرمانی آرمانی طرفیم که تمام ویژگیهای یک ابر انسان آمریکایی را دارد. او خوشپوش است، چهارشانه و هیکلی. در تیراندازی کسی رو دستش نیست و در پایان تمام دشمنان خود را نابود میکند که معمولاً این شمایل را جان وین در فیلمهای فورد بازی میکرد. حال سؤال این است که این قهرمان آرمانی فیلمهای فورد در برابر چه کسی یا چه کسانی قد علم میکند و به مبارزه میپردازد؟ جواب واضح است: بومی نشینان آمریکا یا به عبارتی همان سرخپوستان. نکته تاریک فیلمهای فورد ازلحاظ محتوایی همین نگاه مغرضانه او به سرخپوستان است. در فیلمهای او این افراد به شکلی کاملاً وحشی، بهدوراز تفکر، خونخوار و جنگطلب نشان داده میشوند.
آنان همیشه آدم بده داستان هستند و فقط حمله میکنند بدون اینکه فیلمساز دلیل موجهی برای رفتار آنان نشان دهد. فورد حتی یک دلیل کوچک هم نمیآورد که چرا سرخپوستان حمله میکنند؟ دلیل جنگ و دشمنی چیست؟ یا از آن بدتر حتی زحمت شخصیتپردازی هم به سرخپوستان نداده است؛ فورد بومیان آمریکا را وحشی و بیمنطق نشان میدهد که حتی به کودکان نیز رحم نمیکنند! گویی این سرخپوستان بودند که آمدهاند و سرزمین سفیدپوستان را اشغال کردهاند.
این باور اخلاقی با جان فورد همراه بود تا زمانی که در سال ۱۹۵۶ با ساخت جویندگان گویی یک رنسانس اخلاقی در وی شکل میگیرد و بعدازآن وی نگاه متعادلتری به این گروه از ساکنین آمریکایی پیدا میکند. در اینجا ابتدا قصد داریم دو فیلم از سهگانه سوارهنظام وی را به نامهای دختری با روبان زرد و ریوگرانده را بررسی کنیم و سپس به مهمترین فیلم او یعنی جویندگان برسیم. در ادامه سراغ معرفی بهترین فیلمهای جان فورد خواهیم رفت، پس همراه نشریه ایماژ باشید.
۱. دختری با روبان زرد

- کارگردان: جان فورد
- سال ساخت: ۱۹۴۹
- بازیگران: جان وین، جانی درو، جان اگار
- امتیاز imdb فیلم: ۷.۲ از ۱۰
این فیلم به عنوان بهترین فیلمهای جان فورد محصول سال ۱۹۴۹ میلادی و اولین فیلم از سهگانه سوارهنظام فورد است. او در این فیلمها به مدح و ستایش ارتش آمریکا میپردازد. داستان این فیلم هم درباره یک افسر کهنهکار است که به بازنشستگی او فقط چند روز باقیمانده و او در آخرین مأموریت خود شرکت میکند اما همهچیز مطابق انتظار او پیش نمیرود. در این فیلم شاهد یک نگاه کاملاً یکطرفه فیلمساز هستیم. او همانقدر که طرفدار ارتش آمریکاست، در مقابل سرخپوستان را فقط و فقط در نقش متخاصم و عصیانگر نشان میدهد. مشکل دقیقاً درجایی آغاز میشود که هم ازلحاظ محتوایی و هم ازلحاظ کارگردانی موضع فیلمساز خیلی رو است و این موضوع تا حدودی تو ذوق میزند. کارگردانی که توانسته فیلمهای اخلاقمداری مثل خوشههای خشم را بسازد چطور ممکن است که در نشان دادن ساکنین بومی آمریکا اینقدر نژادپرستانه عمل کند؟
۲. ریوگرانده

- کارگردان: جان فورد
- سال ساخت: ۱۹۵۰
- بازیگران: جان وین
- امتیاز imdb فیلم: ۷ از ۱۰
دومین فیلم از سهگانه فورد به نام ریوگرانده به عنوان بهترین فیلمهای جان فورد محصول سال ۱۹۵۰ میلادی است. در این فیلم نیز با پروتاگونیست جمعی سروکار داریم. ارتش سوارهنظام آمریکا در نقش مثبت و سرخپوستان در نقش آنتاگونیست جمعی. گروه در برابر گروه. در ریوگرانده هم ما با سرهنگی آشنا میشویم با بازی جان وین که بعد از ۱۴ سال پسر نوجوانش بهعنوان سرباز به پادگان نظامی او میآید و در ادامه همسرش نیز به آنجا میآید تا پسرش را از قدم گذاشتن در این راه منصرف کند و به خانه بازگرداند.
در ریوگرانده پیرنگ اصلی فیلم برمبنای مبارزه با سرخپوستان نیست بلکه روابط خانوادگی و خانواده است که در این فیلم مهم تلقی میشود. فورد بهعنوان فیلمسازی که اساساً خانواده برایش بسیار مهم و مقدس جلوه میکند در ریوگرانده این مسئله را به چالش میکشد که انجام وظایف بهعنوان یک خدمتگزار ارتش مهم است یا بهعنوان پدر خانواده؟ فیلم تا نیم ساعت انتهاییاش حول همین مسئله میچرخد و ما اثر کمتری از نژادپرستی وی را میبینیم اما در پرده آخر فیلم گویا باز رگ نژادپرستی فورد باد میکند و ما شاهد حملهی وحشیانه آنان هستیم و بالطبع مبارزه ارتش سوارهنظام با ایشان. در این فیلم هم فیلمساز نگاهی تکبعدی به آنتاگونیست خود دارد و آنان را شخصیتپردازی نمیکند.
۳. جویندگان
- کارگردان: جان فورد
- سال ساخت: ۱۹۵۶
- بازیگران: جان وین
- امتیاز imdb فیلم: ۸.۷ از ۱۰
ابر وسترن جان فورد حماسهسرایی او در غرب وحشی را به اوج خود میرساند. در این فیلم فورد که عنوان بهترین فیلمهای جان فورد نیز شناخته میشود؛ یک چرخش اخلاقی دارد که ما تا پیشازاین ندیده بودیم به عبارتی وی در جویندگان است که هم به خود هم به مخاطب تلنگرهایی میزند و همین تلنگرهاست که فیلم او را در زمره بهترین فیلمهای ژانر وسترن و کلاسیک از جان فورد در جدول قرار میدهد.
قصه این فیلم درباره کهنه سرباز آمریکایی است که پس از سالها از جنگ داخلی بازگشت میکند به خانه برادرش. بهظاهر همهچیز آرام است اما خیلی سریع قبایل سرخپوستی به خانه برادر ایتن ادواردز حمله میکنند و آنان را به قتل میرسانند و دو دختر خانواده را اسیر میگیرند. درام از همین نقطه شروع میشود و ایتن سفری را آغاز میکند تا هم انتقام کشته شدن برادر و زنبرادرش را بگیرد و هم دبی، برادرزادهی خود را پیدا کند. میتوان اینطور اشاره کرد که مسئله بیرونی ایتن پیدا کردن دبی است و مسئله درونی وی گرفتن انتقام. در فیلم جویندگان شخصیت اصلی برخلاف فیلمهای قبلی او آن قهرمان مثبت و آرمانی ژانر وسترن نیست. او تلخزبان است و بسیار جدی، تنهاست و حال با از دست دادن خانوادهاش تنهاتر هم شده. در طول سفر کارهای غیراخلاقی کم انجام نمیدهد و حتی کار بهجایی میرسد که او تصمیم میگیرد برادرزاده خود را بکشد. چرا؟ چون او را دیگر جزو سفیدپوستان و خانواده خود نمیبیند بلکه جزوی از خانواده قبایل کومانچ میبیند.
ایتن یک نژادپرست تمامعیار در فیلم است که از هیچ توهینی به سرخپوستان نمیگذرد. ایتن خود نمادی از جان فورد است. فورد که هاله تقدس خانواده همچنان برایش ارزشمند است در سکانسی که خانواده ایتن کشتهشدهاند هرگز اجساد خانواده را به ما نشان نمیدهد اما در مقابل زمانی که در طول مسیر با یک جنازه از قبیله کومانچ مواجه میشویم میبینیم که دوربین باحالتی غیر سمپاتیک جنازه را نشان داده و از همه بدتر هتک حرمت ایتن به اوست که با تفنگ به چشمهای جنازه شلیک میکند تا انتقامی گرفته باشد از وی اما خب انتقامی عبث و بیهوده. توهین به ساحت انسانی سرخپوستان در فیلم جویندگان کماکان وجود دارد. بهطور مثال در سکانسی، یکی از قبایل سرخپوست دختر خود را بهعنوان یک کالا به مارتین، دیگر شخصیت فیلم میفروشد و در ادامه درصحنهای بهشدت توهینآمیز، زمانی که زن قصد خوابیدن کنار مارتین را دارد، وی با یک لگد او را از خود دور میکند و ایتن هم قاهقاه میخندد!
صحنه بهگونهای کمیک تصویربرداری شده و شاید فورد در خودآگاهش قصد تخریب زن را نداشته اما در ناخودآگاه وی بازهم خوی نژادپرستیای که در وجودش هست در این سکانس بیرون میزند و به چشم مخاطب میخورد حتی در ادامه زمانی که ایتن به ارتش سوارهنظام آمریکا برخورد میکند که چند دختر سفیدپوست را از دست سرخپوستان نجات دادهاند، شمایلی که از آن دختران نشان میدهد این است که آنان دیگر خوی انسانی و متمدنانه ندارند و رفتاری حیوانی و وحشی از خود بروز میدهند و لایق مرگ هستند.
دوربین فورد تا انتها هم همراه ایتن باقی میماند و او را در مقام یک ابرقهرمان نشان میدهد. در فیلم یک شخصیت دیگری هم وجود دارد به نام مارتین. او یک دورگه است و همراه با ایتن به دنبال دبی. مارتین مثل ایتن نظرات افراطی ندارد و معتقد است نباید دبی را کشت چون او هنوز هم یک انسان است. فورد در جویندگان برای دشمان خود بالاخره یک نیمچه شخصیت درست میکند به نام اسکار. ما سرانجام با شخصیت منفی قصه روبرو میشویم، کلوزآپ از چهرهاش میبینیم. بااینکه کماکان وی برای ما سمپاتیک نمیشود اما این حرکت فورد در نشان دادن دشمن فیلم را در کارهای قبلی او ندیده بودیم و خود قدمی روبهجلو محسوب میشود.
چرخش اخلاقی فورد در پس فیلم های او

با تمام این تفاسیر اما در پایان فیلم جویندگان ما شاهد نگرشی جدید هستیم. ایتن که در تمام طول فیلم از هدفهای خود عقب نکشیده بود و بسیار مصمم در کشتن برادرزاده خود یعنی دبی بود، در پایان زمانی که با اسب او را تعقیب میکند تا نابودش کند زمانی که به او میرسد، صد و هشتاد درجه تغییر میکند و او را به خانه بازمیگرداند. این تغییر بهظاهر در بطن پیرنگ خیلی یکهویی و غیرمعمول به نظر میرسد اما ازلحاظ فرم بصری قابل توجیه است. دبی به غاری پناه میبرد که در دقایق قبلی خود ایتن برای زنده ماندن به آن پناه برده بود و درست زمانی که ایتن دبی را بغل میکند درست مثل ابتدای فیلم، گویی پی میبرد که تمام انسانهایی که با سرخپوستان زندگی میکنند و بزرگ میشوند تبدیل به موجودی وحشی نمیشوند و میتوان مثل یک انسان دارای شعور و اراده به آنان نگریست.
این تکرار مؤلفهها در پایان فیلم است که موجب تحول شخصیت ایتن میشود. او در پایان مأموریت خود را با تحویل دبی به آغوش خانوادهای جدید به پایان میرساند و درصحنهای فراموشنشدنی در تاریخ سینما، زمانی که همه وارد خانه شدند، ایتن مکث میکند، دوربین از داخل خانه او را نشان میدهد که در چهارچوب در ایستاده است. او نگاهی به خانه میکند اما میداند که جای او در بین اعضای خانه نیست. او متعلق به خانه و خانواده نیست. او تنهاست و باید هم تنها بماند پس برمیگردد بهسوی طبیعت وحشی و صحرای مانیومنت ولی قدم برمیدارد، دور میشود و در خانه هم به روی او بسته. درجایی از فیلم که او برای سرخپوستی آرزوی آوارگی و سرگردانی در میان بادها را داشت، خود گویی به همان نفرین دچار میشود.
نظر فراستی درباره جان فورد و سبک فیلم سازی او
و در آخر…
سینمای جان فورد جدا از مقوله نژادپرستیاش، سینمای بسیار قوی و مستحکم درست مثل شخصیت خود کارگردانش است. او تاریخی را به تصویر کشیده که با خون پایهریزی شده و از نگاهی هم نمیتوان او را خیلی هم متهم کرد به نشان ندادن تصویر درست و واقعی از دیگر سوی جبهه نبرد اما نکتهای که مهم است در سینمای او همین تغییر نگرشش به جبهه سرخپوستان است که درست بعد از فیلم جویندگان میتوانیم ببینیم که او دیگر آن نگاه مغرضانه را به آنان ندارد و حتی درجایی در سمت آنان میایستد. میتوان فیلم سالهای بعد او یعنی «مردی که لیبرتی والانس را کشت» در زمره مرثیهی فورد برای اسطوره غرب تلقی کرد.
دیدگاه
۴ دیدگاه
جویندگان جان فورد واقعا قشنگ بود. لذت بردم از دیدنش
جان فورد و جان وین بهترین زوج وسترن تاریخ سینمان
جای خوشه های خشم جان فورد تو این لیست خالیه برادر من
اگر بخوای فقط ۳ تا از کارهاش رو ببینی: «The Searchers»، «The Grapes of Wrath»، و «Stagecoach» بهترین شروع هستن.
نظر بدهید