نقد سریال The White Lotus (نیلوفر سفید) + تریلر و خلاصه
سریال «نیلوفر سفید» (White Lotus)، محصول شبکهی HBO، با ساختاری آنتولوژی، در هر فصل داستانی مستقل با شخصیتها و لوکیشنهای متفاوت روایت میکند و پس از پخش دو فصل موفق، برای فصل سوم نیز تمدید شده و شروع به پخش کرد. در ادامه قرار است به سراغ نقد سریال The White Lotus بپردازیم؛ پس همراه نشریه ایماژ باشید.
جدول مشخصات سریال The White Lotus
جدول مشخصات سریال دیدنی و جذاب نیلوفر سفید به شرح زیر است:
کارگردان | مایک وایت |
نویسنده | مایک وایت |
بازیگران اصلی (فصل ۱) | موری بارتلت، کانی بریتون، جنیفر کولیج، الکساندرا داداریو |
بازیگران اصلی (فصل ۲) | اف. موری آبراهام، جنیفر کولیج، آدری پلازا، تئو جیمز |
امتیاز IMDb | 8.0 از ۱۰ (بر اساس بیش از ۲۷۶ هزار رای) |
امتیاز Metacritic (فصل ۱) | ۸۰ از ۱۰۰ |
Rotten Tomatoes (فصل ۱) | ۹۰% |
لطفاً توجه داشته باشید که بازیگران اصلی در هر فصل متفاوت هستند زیرا سریال به صورت آنتولوژی ساخته شده است. همچنین امتیازات نیز ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند.
خلاصه داستان سریال نیلوفر سفید

هر فصل داستان گروهی از مهمانان ثروتمند را دنبال میکند که برای گذراندن تعطیلات به مجموعهی لوکس “White Lotus” میآیند. در ظاهر، همهچیز عالی و بینقص است؛ اما خیلی زود تنشها، رازها و تضادهای بین شخصیتها (چه بین مهمانها و چه کارمندان هتل) آشکار میشود. سریال معمولا با فلاشفورواردی از یک مرگ مرموز شروع میشود، و در طول اپیزودها به تدریج مشخص میشود که چه اتفاقی افتاده. همچنین این سریال جزو بهترین مینی سریال های جنایی دسته بندی میشود.
بررسی و نقد سریال The White Lotus

فصل نخست این مجموعه در شش قسمت، داستان مسافران ثروتمندی را به تصویر میکشد که برای گذراندن تعطیلات به یکی از هتلهای پنج ستاره و مجلل «نیلوفر سفید» در هاوایی سفر کردهاند. در فصل دوم که در هفت قسمت پخش شد، گروه دیگری از گردشگران در شعبهی دیگری از همین هتل در سیسیل ایتالیا اقامت میکنند و ماجراهای جدیدی رقم میخورد.
در نقد سریال نیلوفر سفید باید بگوییم که در فصل سوم سریال «The White Lotus»، برخلاف فصلهای پیشین، انسجام و پیوند میان گروهها و شخصیتهای مختلف داستان به چشم نمیخورد. تا انتهای سریال، شاهد حضور شخصیتهایی هستیم که هیچ ارتباط معناداری با سایرین برقرار نمیکنند و تعاملات احتمالی نیز سطحی و گذرا هستند. این عدم پیوستگی در نیمهی دوم سریال، زمانی که داستان قصد رسیدن به اوج خود را دارد، به شدت محسوس میشود.
برشهای متوالی میان سکانسهایی که به دلیل عدم ارتباط شخصیتها، هیچ ربط منطقی به یکدیگر ندارند، انسجام روایی را از بین میبرد و گویی مخاطب با دو داستان مجزا و بیارتباط مواجه است. این مسئله در اجرا به سریال ضربه میزند، زیرا ذهن بیننده باید به طور همزمان دو خط داستانی نامرتبط را دنبال کند که با طولانی شدن این برشها، هر دو داستان اهمیت و جذابیت خود را از دست میدهند و تماشای سریال را خستهکننده میسازند.
مطالعه بیشتر: لیست بهترین سریال های جنایی جهان
بررسی سریال نیلوفر سفید؛ سکون آزار دهنده

متاسفانه، سریال پس از نیمهی ابتدایی و پرداخت قوی داستان، در ادامهی روایت دچار مشکل میشود و در چند قسمت متوالی، با یک سکون آزاردهنده مواجه میشویم. نه داستان پیشرفتی میکند و نه شاهد تحول شخصیتی در کاراکترها هستیم. این امر منجر به تماشای نماهای تکراری و رفتارهای یکسان از شخصیتها میشود که برای سریالی با کیفیت «The White Lotus» یک پسرفت محسوب میگردد. در گذشته، این سریال صرفاً با قرار دادن شخصیتهایی نه چندان عمیق و فاقد بلاغت خاص در موقعیتهای ویژه، لحظات هیجانانگیزی خلق میکرد و این سوال را در ذهن مخاطب برمیانگیخت که تعامل این شخصیتها چه پیامدی خواهد داشت. اگرچه فصل سوم «The White Lotus» تلاش میکند تا چنین موقعیتهایی را بازآفرینی کند و در دو مقطع میانی و پایانی با گرد هم آوردن شخصیتها این کار را انجام میدهد، اما با کمال تعجب، این تعاملات نه تنش قابل توجهی ایجاد میکنند و نه رویداد مهمی را رقم میزنند که مسیر داستان را تغییر دهد.
در نقد سریال نیلوفر سفید باید بگوییم که سریال «The White Lotus» همچنان به عمق معنایی خود وفادار مانده و با توجه به سطح بالای تولیدش، محتوایی ستودنی ارائه میدهد. این سریال در فصل سوم نیز با زبانی انتقادی به ارزشهای رایج فرهنگ امروز و نقابهای شخصیتی که با هویت واقعی انسانها در تضاد هستند، میپردازد. در کنار انتقادات تند به این سبک زندگی و ارزشهای آن، و در میان پردهبرداری از نقابهای شخصیتها، سریال همچنان بر ارزشهای دوستی، امید و عشق واقعی تاکید میکند و یادآور میشود که این ارزشها هستند که باعث رضایت درونی و روحی انسان میشوند.
فصل جدید سریال The White Lotus، برخلاف فصلهای پیشین، فاقد یک داستان منسجم و غنی است. همین امر سبب شده تا درونمایههای عمیقی که پیشتر در این مجموعه شاهد بودیم، نتوانند به شکلی پیوسته و در لحظات کلیدی داستان بروز کرده و در ذهن مخاطب جای گیرند. در عوض، این درونمایهها به صورت قطعات پراکنده و جملات قصار معنادار به مخاطب عرضه میشوند. علاوه بر این، فیلمنامه با مشکلات فنی و منطقی متعددی روبرو است. برای مثال، دزدیده شدن تفنگ نگهبان هتل در قسمتهای ابتدایی و سپس پیدا شدن آن بدون هیچگونه تأثیر در روند داستان، انتظارات مخاطب را برای تغییر در مسیر کلی رویدادها برآورده نمیکند. این دست اشکالات در فیلمنامه به وفور یافت میشود و برای سریالی که فیلمنامهی آن در دو فصل گذشته از نقاط قوت اصلیاش محسوب میشد، یک پسرفت قابل توجه به شمار میرود. همچنین شما میتوانید بهترین مینی سریال های نتفلیکس را در ایماژ بخوانید.
تحلیل سریال نیلوفر The White Lotus؛ بازیهای درجه یک

در نقد سریال نیلوفر سفید باید بگوییم که با وجود ضعفهای مشهود در فیلمنامه، بازیگران سریال تلاش کردند تا با هنرنمایی شایستهی نام خود، این کاستیها را بپوشانند. با این حال، در برخی لحظات، بهویژه در بازی والتون گاگینز، تردید و عدم باور به منطق پیشرفت داستان در چهرهاش نمایان بود. همچنین، نقش جیسون آیزاکس پس از نیمهی ابتدایی سریال، به مصرف مداوم قرص لورازپام محدود شد. متاسفانه، مشکلات اساسی در سناریو، بهویژه در منطق رفتاری شخصیتها، برای مخاطب پرسشگر آزاردهنده خواهد بود.
در اوج داستان، جایی که انتظار میرود کمدی جای خود را به درام بدهد، رفتارهای شخصیتها به حدی غیرمنطقی و احمقانه به نظر میرسد که یادآور کمدیهای سطحی میشود. در حالی که سریال «The White Lotus» نیز شخصیتهای سطحی را به تصویر میکشید، اما آنها هرگز به اندازهی شخصیتهای این سریال، در لحظات کلیدی داستان، دچار فقدان عقلانیت و درک موقعیت نمیشدند. این تضاد فاحش بین شخصیتپردازی در طول سریال و رفتارهای نهایی آنها، ضربهی بزرگی به باورپذیری داستان وارد میکند.
در نقد سریال نیلوفر سفید باید بگوییم که یکی از سکانسهای ناامیدکننده در سریال، ملاقات گاگینز با دوست قدیمیاش فرانک (با بازی سم راکول) در بانکوک بود. این دیدار به یک سکانس طولانی و پردیالوگ منجر شد که در آن راکول چنان سخنان عمیقی بر زبان میآورد که نه تنها از نظر معنا و درونمایه فلسفی در میان سه فصل سریال «نیلوفر سفید» برجسته بود، بلکه به تنهایی نیز درس زندگی محسوب میشد. تماشاگر پس از این صحنه انتظار داشت که سریال لایههای عمیقتری از خود را نمایان کند و نقشآفرینی راکول و گاگینز به محور اصلی محتوای معنادار داستان تبدیل شود. اما در کمال تعجب، در قسمت بعدی شاهد رفتارهای سطحی و کمدیگونه از این دو شخصیت هستیم، گویی که سکانس پرمغز قبلی هرگز اتفاق نیفتاده است. این تغییر ناگهانی در شخصیتپردازی، ضربهای به انسجام و عمق سریال وارد میکند.
مطالعه بیشتر: نقد سریال هیولاها
نظر منتقدان درباره سریال نیلوفر سفید

James Poniewozik (The New York Times):
«یک نقد اجتماعی تیز و هوشمند از طبقهی مرفه آمریکایی. در ظاهر سرگرمکننده، در باطن نیشدار.»
Sophie Gilbert (The Atlantic):
«سریال، احساس خفگی آرامی از ریاکاری لیبرالهای پولدار را منتقل میکند. ترکیب طنز تلخ و ناراحتی واقعی.»
Daniel Fienberg (The Hollywood Reporter):
«بازیگران درخشان هستند، اما گاهی طرح داستان بیش از حد کش میآید.»
Angie Han (The Hollywood Reporter):
«فصل دوم موفق میشه بدون تکرار، همون حس تعلیق، طنز و نقد اجتماعی رو ارائه بده. کمی اروتیکتر و روانتر از فصل اول.»
Caroline Framke (Variety):
«بهطرز استادانهای خطوط بین جنایت، تمایل جنسی و قدرت را تار میکند. حتی بهتر از فصل اول.»
Lucy Mangan (The Guardian):
«از هر نظر یک اثر برتر؛ هم از نظر بازی، هم روایت. مایک وایت حالا دیگه قطعاً یکی از صداهای منحصربهفرد تلویزیونه.»
نقاط ضعف و قدرت سریال The White Lotus

در مورد نقاط قوت سریال:
- فیلمنامه قوی و شخصیتپردازی عمیق
- بازیهای درخشان
- پرداختن به مضامین اجتماعی و روانشناختی
- فضاسازی و تولید با کیفیت
- روایت غیرمنتظره و تعلیق
در مورد نقاط ضعف سریال:
- ریتم کند در برخی قسمتها
- تمرکز بر قشر خاص
- تلخی و بدبینی
- پیچیدگیهای روایی
همچنین اگر دوست دارید تا در ارتباط با بهترین فیلم های جنایی قرن ۲۱ بیشتر بدانید، این مقاله از نشریه ایماژ را از دست ندهید.
امتیاز ایماژ به سریال The White Lotus
در نقد سریال نیلوفر سفید باید بگوییم که سریال با وجود تمام جنبههای جذابی که به عنوان یک اثر سرگرم کننده دارد؛ اما گاهی صحنههایی دارد که بود و نبود آن در سریال ماهیتی نداشته و تنها برای پر کردن مدت زمان اپیزودهاست. فیلمناممه قویف بازیهای خوب و پرداختن به مضامین اجتمماعی و روانشاختی جذاب یکی از پوینت۲های مثبتی است که در این سریال به چشم میخورد. در کل اگر از طرداران این ژانر هستیدُ نیلوفر سفید را از دست ندهید.

مطالعه بیشتر: نقد سریال The Night Of
بازیگران سریال نیلوفر سفید (The White Lotus)

سریال نیلوفر سفید (The White Lotus) در هر فصل، با بازیگران متفاوتی ساخته شده و تنها یک شخصیت (تانیا، با بازی جنیفر کولیج) در دو فصل اول حضور دارد.
بازیگران فصل اول (۲۰۲۱ – هاوایی)
نام بازیگر | نقش |
Jennifer Coolidge | Tanya McQuoid – زنی تنها و آسیبپذیر که خاکستر مادرش را آورده |
Murray Bartlett | Armond – مدیر هتل با مشکلات اعتیاد |
Alexandra Daddario | Rachel – تازهعروسِ نامطمئن از ازدواجش |
Jake Lacy | Shane – شوهر ثروتمند و خودخواهِ ریچل |
Connie Britton | Nicole – مدیر موفق شرکت و مادر خانواده |
Steve Zahn | Mark – همسر نیکول، با بحران هویت مردانه |
Sydney Sweeney | Olivia – دختر نیکول، با تفکرات رادیکال |
Brittany O’Grady | Paula – دوست صمیمی اولیویا، اما از طبقه پایینتر |
Natasha Rothwell | Belinda – کارمند ماساژدرمانی که تانیای تنها به او دل میبندد |
بازیگران فصل دوم (۲۰۲۲ – سیسیل، ایتالیا)
نام بازیگر | نقش |
Jennifer Coolidge | Tanya McQuoid – دوباره در تعطیلات، این بار با همسرش |
Aubrey Plaza | Harper – زنی منتقد، با سوءظن به وفاداری شوهرش |
Will Sharpe | Ethan – شوهر هارپر، تازه پولدار شده |
Meghann Fahy | Daphne – زن شاد و مرموز، همسر کامرون |
Theo James | Cameron – دوست قدیمی ایتن، با روابط مشکوک |
F. Murray Abraham | Bert – پدربزرگ سنتی و زندوست |
Michael Imperioli | Dominic – پدر میانی، گرفتار خیانت و عذاب وجدان |
Adam DiMarco | Albie – پسر تحصیلکرده و مهربانِ خانواده |
Simona Tabasco | Lucia – کارگر جنسی باهوش و فرصتطلب |
Beatrice Grannò | Mia – دوست صمیمی لوشیا، علاقهمند به موسیقی |
بازیگران فصل سوم (در حال ساخت – ۲۰۲۵، تایلند)
هنوز لیست کامل بازیگران منتشر نشده، اما تایید شده که چهرههایی مانند:
- Carrie Coon
- Parker Posey
- Jason Isaacs
- Michelle Monaghan
در این فصل حضور دارند.
و در آخر…
در نهایت در نقد سریال نیلوفر سفید در نشریه ایماژ باید بگوییم که فصل جدید این سریال، علیرغم حفظ ارزشهای بالای تولید و حضور بازیگران شناختهشده، در مقایسه با دو فصل پیشین، از نظر انسجام داستانی و کیفیت فیلمنامه دچار افت قابل توجهی شده است. اگرچه هستهی اصلی سریال که به تقابل هویت و نقاب میپردازد و تلاش برای نقد ارزشهای فرهنگی مدرن همچنان به چشم میخورد، اما عدم پیوستگی منطقی میان شخصیتها و پراکندگی روایت در نیمهی دوم، مانع از شکلگیری یک اوج داستانی تاثیرگذار میشود. افزون بر این، ضعف در پرداخت صحنههای هیجانانگیز و غیرمنطقی شدن رفتار برخی کاراکترها در طول داستان، از جذابیت و باورپذیری آن کاسته و این فصل را به تجربهای دلسردکنندهتر برای بینندگان تبدیل کرده است.
دیدگاه
۱ دیدگاه
سریال خوبی بود دوسش داشتم. ممنون بابت نقدی که نوشتید
نظر بدهید