برای انتخاب کلیدenter انتخاب کنید یا برای لغو ESC فشار دهید.

نقد فیلم جوکر ۲: جنون مشترک (Joker: Folie a Deux)

فیلم موردانتظار «جوکر ۲: جنون مشترک» بالاخره به پرده‌های سینما راه یافت و در جشنواره ونیز ۲۰۲۴ رونمایی شد. این دنباله جنجالی که داستان آرتور فلک را در ادامه روایت می‌کند، با واکنش‌های متفاوت منتقدان مواجه شده است. در حالی که برخی از منتقدان از رویکرد جسورانه فیلم و اجرای قوی بازیگران، به ویژه واکین فینیکس و لیدی گاگا، تمجید کرده‌اند، عده‌ای دیگر معتقدند که این فیلم نتوانسته به اندازه قسمت اول تأثیرگذار باشد و برخی از عناصر داستانی آن چندان باورپذیر نیستند. بنابراین نقد فیلم جوکر ۲: جنون مشترک تاحدی شامل دو دیدگاه است. 

آرتور فلک، مردی که با یک عمل خشونت‌آمیز، پرده از چهره زشت جامعه برداشت، اکنون در قفس تیمارستان زندانی است. دو سال از آن شب می‌گذرد و جامعه همچنان زخم خورده و قطبی شده است. در حالی که آرتور برای محاکمه‌ای آماده می‌شود که به یک سیرک رسانه‌ای تبدیل شده است، او به نمادی برای تمام آن‌هایی تبدیل شده که صدایشان شنیده نمی‌شود. آیا مردی که زمانی به عنوان یک مجنون معرفی می‌شد، اکنون به یک قهرمان برای توده‌های ناراضی تبدیل شده است؟ در این میان، عشق و جنون در هم می‌آمیزند و سرنوشت آرتور را پیچیده‌تر می‌کنند.

نقد فیلم جوکر ۲: جنون مشترک از نظر منتقدان

نقد فیلم جوکر: جنون مشترک

«جوکر ۲: جنون مشترک» که به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های ۲۰۲۴ که باید دید معرفی شد، تاکنون با استقبال متفاوتی از سوی منتقدان روبرو شده است. این فیلم در سایت‌های معتبر نقد فیلم، امتیازاتی در حد متوسط کسب کرده است. اگرچه در نگاه اول ممکن است این اعداد ناامیدکننده به نظر برسند، اما جالب است بدانیم که قسمت اول این فرنچایز نیز با شروع مشابهی مواجه شد. با این حال، در نهایت توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند. این موضوع نشان می‌دهد که ممکن است «جوکر ۲» نیز با وجود انتقادات اولیه، در میان مخاطبان محبوب شود. البته، دلایل شکست تجاری این فیلم موضوعی است که باید به طور جداگانه به آن پرداخت. در ادامه به نقد فیلم جوکر: جنون مشترک خواهیم پرداخت، پس همراه ما نشریه ایماژ باشید. البته این فیلم از نگاه IMDb نمره ۵.۳ را دریافت کرده است.

ایندیپندنت – جفری مکناب | ۸۰ از ۱۰۰

بررسی و نقد فیلم جوکر 2

نقد فیلم جوکر ۲ از نظر رسانه بزرگ ایندیپندنت بسیار حیرت‌آور است! آرتور فلک، یک کمدین شکست‌خورده و تنها، در فیلم «جوکر» به یک ضدقهرمان محبوب تبدیل شد. این شخصیت پیچیده و چندلایه، با بازی درخشان واکین فینیکس، توانست همدلی تماشاگران را برانگیزد. اما در عین حال، تبدیل شدن آرتور به یک قاتل زنجیره‌ای، پرسش‌های اخلاقی بسیاری را مطرح کرد. آیا می‌توان با یک شخصیت روانی همدلی کرد؟ آیا می‌توان خشونت را توجیه کرد؟ این فیلم جنجالی، مرزهای همدلی و نفرت را به چالش کشید و به یکی از بحث‌برانگیزترین آثار سینمایی سال‌های اخیر تبدیل شد.

پیش‌بینی‌های هولناک درباره دنباله‌ی «جوکر» به واقعیت نپیوست. در حالی که فیلم اول با ایجاد یک ضدقهرمان نمادین، جامعه را شوکه کرد، «جوکر: جنون مشترک» به عمق روان آشفته آرتور فلک می‌رود و ابعاد تازه‌ای از این شخصیت پیچیده را آشکار می‌کند. آرتور، اکنون در بند دیوانه‌خانه آرکام، به یک روح شکسته و درمانده تبدیل شده است. اما آیا او واقعاً مسئول اعمال خود است؟ در این میان، نبردی حقوقی بر سر سرنوشت او شکل می‌گیرد؛ دادستانی که خواهان مجازات است و وکیلی که به دنبال عدالت برای اوست. این دوگانه‌ی خیر و شر، حق و باطل، در پس‌زمینه داستان، به پرسش‌های بنیادینی درباره ماهیت انسان و جامعه می‌پردازد.

هارلین کوئینزل، با بازی درخشان لیدی گاگا، به عنوان یک نیروی قدرتمند و اغواگر وارد داستان می‌شود. این شخصیت پیچیده و مغناطیسی با گذشته‌ای مبهم، آرتور را از عمق تاریکی بیرون می‌کشد و او را به سوی یک رابطه پر آشوب و پیچیده سوق می‌دهد. هارلین با ظرافتی شیطانی، آرتور را به دنیای جنایت و دیوانگی می‌کشاند و به او کمک می‌کند تا به آنتی‌هیروی که همیشه به آن نیاز داشت تبدیل شود. اما این رابطه دوگانه، آرتور را بین عشق و جنون سرگردان می‌کند. هارلین، با وجود جذابیت و هوش سرشارش، تنها به دنبال یک چیز است: تماشای سقوط آرتور در اعماق جنون.

تاد فیلیپس در جنون مشترک با جسارتی مثال‌زدنی، مرزهای ژانر را درمی‌نوردد. این فیلم، یک کولاژ سینمایی است که از نیهیلیسم دهه هفتاد تا موزیکال‌های کلاسیک هالیوود را در بر می‌گیرد. با شروع انیمیشن‌های رنگارنگ به سبک لونی تونز و سپس گذار به فضای زندان‌محور و درام دادگاهی، فیلیپس اثری خلق کرده است که مخاطب را در سفری هیجان‌انگیز از تاریخ سینما می‌برد.

«جنون مشترک» همچنان مخاطب را در دنیای تاریک و مبهم خود غرق می‌کند. مرز بین واقعیت و خیال بیش از پیش محو شده و مخاطب را در ابهام فرو می‌برد. فینیکس با بازی درخشان خود، عمق رنج و تنهایی آرتور را به تصویر می‌کشد. این فیلم با پایان تلخ و بی‌رحمانه‌ای، به عمق روان شخصیت اصلی می‌پردازد و نشان می‌دهد که در پس ظاهر شیطانی جوکر، کودکی آسیب‌دیده نهفته است. اگرچه فیلم از لحاظ بصری بسیار جذاب است، اما بیش از هر چیز، یک مطالعه روانشناختی عمیق است که مخاطب را به فکر فرو می‌برد.

مطالعه بیشتر: نقد فیلم Furiosa: A Mad Max Saga

اسکرین رنت – الکس هریسون | ۷۰ از ۱۰۰

نقد جوکر: جنون مشترک

اسکرین رنت در نقد فیلم جوکر: جنون مشترک به نکات بسیار جالبی اشاره کرده است. فیلم «جوکر» در سال ۲۰۱۹ با موجی از بحث و جدل همراه شد. بسیاری معتقد بودند که این فیلم با روایت داستان آرتور فلک، می‌تواند الهام‌بخش افرادی با تفکرات مشابه شود و به اعمال خشونت‌آمیز دامن بزند. گرچه این نگرانی‌ها به واقعیت نپیوست، اما به نظر می‌رسد تأثیر قابل توجهی بر فیلمسازان گذاشته است. «جوکر: جنون مشترک» با هدف مستقیم مخاطبانی که به شخصیت جوکر دلبستگی بیش از حد پیدا کرده‌اند، ساخته شده است. این فیلم به‌جای آنکه به بررسی دلایل اجتماعی و روانی چنین شخصیت‌هایی بپردازد، به نظر می‌رسد صرفاً برای تحریک مخاطبان و ایجاد جنجال طراحی شده است.

آرتور فلک، مردی که زمانی به نماد آشوب و هرج و مرج تبدیل شده بود، اکنون در سکوت و انزوا در آرکام محبوس است. او که زمانی با خنده‌های شیطانی‌اش دل‌ها را می‌لرزاند، حالا به یک زندانی آرام و مطیع تبدیل شده است. آیا این تغییر رفتاری، نشانه‌ای از توبه و پشیمانی است یا پرده پوشی بر روی یک ذهن بیمار؟ وکیل او، مرین استوارت، بر این باور است که آرتور و جوکر دو شخصیت مجزا هستند که ریشه در دوران کودکی وحشتناک او دارد. اما هاروی دنت، دادستان پرونده، معتقد است که آرتور یک مجرم عادی است و باید به سزای اعمالش برسد. این تضاد در دیدگاه‌ها، پیچیدگی شخصیت آرتور را دوچندان می‌کند و پرسش‌های بسیاری را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند.

فیلم با یک انیمیشن سورئال و گیج‌کننده آغاز می‌شود که مرز میان واقعیت و خیال را محو می‌کند. سایه آرتور، به شکل یک موجود مستقل، جای او را می‌گیرد و در پوستر جوکر فرو می‌رود. این صحنه، تردیدهایی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند: آیا جوکر واقعا یک شخصیت جدا از آرتور است؟ یا شاید هم جنبه تاریک و سرکوب‌شده او؟ این پرسش، در طول فیلم همچنان پا برجا می‌ماند. در همین حال، آرتور در تیمارستان، با لی آشنا می‌شود. این دو، با گذشته‌های دردناکشان، به سرعت به هم نزدیک می‌شوند. عشق، به عنوان تنها نیرویی که می‌تواند آرتور را از تاریکی بیرون بکشد، در این فیلم نقش محوری دارد. اما آیا این عشق، او را نجات خواهد داد یا به ورطه جنون عمیق‌تری خواهد کشاند؟

دو سال پس از آن شب کابوس‌وار، آرتور فلک، مردی که خط باریک میان واقعیت و جنون را پشت سر گذاشته بود، همچنان در مرکز توجه رسانه‌ها قرار دارد. با هر مصاحبه و هر جلسه دادگاه، آرتور بیش از پیش به آن شخصیت نمادین و آشوبگر نزدیک می‌شود. او که زمانی تنها بود، اکنون پیروان بسیاری پیدا کرده است که در او بازتابی از خود می‌بینند. اما این محبوبیت ظاهری، چه قیمتی برای او دارد؟ آیا آرتور می‌تواند کنترل شخصیت جوکر را در دست داشته باشد یا اینکه این شخصیت او را به کام نابودی خواهد کشید؟

لی، ستاره‌ای درخشان در آسمان این نمایش رسانه‌ای است. او با زیرکی تمام، از علاقه افکار عمومی به آرتور سوءاستفاده می‌کند و خود را به عنوان یک نماد مقاومت معرفی می‌کند. لی با ظاهر شدن در مقابل دوربین‌ها و مصاحبه‌های متعدد، بر شعله‌های طرفداران آرتور می‌دمد و او را به یک قهرمان مردمی تبدیل می‌کند. اما آیا لی واقعاً به آرتور اهمیت می‌دهد یا تنها به دنبال افزایش شهرت شخصی خود است؟ وکیل آرتور به او هشدار می‌دهد که لی ممکن است در این بازی خطرناک، او را قربانی کند.

مطالعه بیشتر: معرفی ۱۰ مینی سریال برتر جهان

گاردین – پیتر بردشاو | ۶۰ از ۱۰۰

بررسی فیلم جوکر 2024

گاردین در نقد فیلم جوکر ۲۰۲۴ جدیدترین ساخته تادفیلیپس گفته است: پنج سال پیش، تاد فیلیپس با فیلم جوکر، روایتی تاریک و پیچیده از یکی از مشهورترین ابرشرورهای کمیک‌بوک‌ها ارائه داد. واکین فینیکس در نقش آرتور فلک، با بازی درخشانی که تحسین منتقدان را برانگیخت، ما را به اعماق روان یک جامعه‌پرداز شکست‌خورده برد. دنباله این فیلم، با حفظ فضای وهم‌آلود و تاریک قسمت اول، قدمی فراتر گذاشته و به یک موزیکال سورئال تبدیل می‌شود. فینیکس همچنان در نقش آرتور می‌درخشد و با اجرای ترانه‌ها، ابعاد جدیدی از شخصیتش را به نمایش می‌گذارد. اگرچه برخی ممکن است این تغییر سبک را جسورانه بدانند، اما این رویکرد نوآورانه به فیلم عمق و پیچیدگی بیشتری بخشیده است.

لیدی گاگا، پس از درخشش در «ستاره‌ای متولد شده است»، این بار در نقش هارلی کوئین به دنیای سینما بازگشته است. اگرچه استعداد بازیگری و موسیقی او همچنان در این نقش به چشم می‌آید، اما عمق و پیچیدگی شخصیت هارلی کوین، به اندازه نقش سابقش نیست. هارلی کوئین، زنی بیمار و پریشان که در کلاس موسیقی‌درمانی با جوکر آشنا می‌شود، شخصیتی است که مرزهای بین عشق و جنون را در هم می‌آمیزد. رابطه این دو، ترکیبی از خودشیفتگی و وابستگی است که مخاطب را در درک ماهیت واقعی آن به چالش می‌کشد.

فیلم با یک شروع طنزآمیز و هوشمندانه، با پارودی‌ای از کارتون‌های کلاسیک، مخاطب را غافلگیر می‌کند. این مقدمه، به زیبایی به بخش اصلی داستان، یعنی حبس آرتور در زندان، پیوند می‌خورد. بازیگران مکمل نیز با حضور هنرمندانی چون برندن گلیسون، کاترین کینر و استیو کوگان، به غنای داستان افزوده‌اند. اما با وجود این شروع قوی و بازی‌های درخشان، فیلم در ادامه کمی گرفتار تکرار و فضای بسته‌ی زندان می‌شود. اگرچه شیمی بین جوکر و هارلی در صحنه‌های مشترکشان برق می‌زند، اما جدایی طولانی مدت این دو شخصیت در طول فیلم، به آن لطمه زده است.

آرتور فلک، با چهره رنگ‌پریده و خنده‌های تلخ، در محکمه‌ای قرار می‌گیرد که آینده او را رقم خواهد زد. وکیل مدافعش، مرین استوارت، با طرح ادعای اختلال روانی ناشی از کودکی پرآزار، تلاش می‌کند تا او را از مجازات اعدام نجات دهد. اما هاروی دنت، دادستان پرشور، با تمام قوا برای اثبات سلامت روانی آرتور و محکومیت او به مرگ مبارزه می‌کند. در این میان، آرتور در کشمکش درونی عجیبی گرفتار شده است. او می‌داند که پذیرش دیوانگی، تنها راه نجات از صندلی برق است، اما در اعماق وجودش، به هویت جدیدی که به عنوان جوکر یافته، دلبسته است. هویتی که شهرت، عشق و یک حس تاریک از قهرمانی را برای او به ارمغان آورده است.

لیدی گاگا با ایفای نقش هارلی کویین، یک عنصر جدید و هیجان‌انگیز به دنیای جوکر اضافه کرده است. هارلی، این شرور باهوش و دیوانه، به نظر می‌رسد که از نظر روانی پیچیده‌تر از خود جوکر باشد. آیا او قرار است به لیدی مکبث دنیای دی‌سی تبدیل شود و بر جوکر تأثیر بگذارد؟ این تعامل بین دو شخصیت اصلی، یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های فیلم خواهد بود.

مطالعه بیشتر:  شما می‌توانید مقاله ۲۰ سریال برتر دنیا را در نشریه ایماژ مطالعه کنید.

والچر – آلیسون ویلمور | ۳۰ از ۱۰۰

نقد فیلم جوکر و هارلی کویین

آلیسون ویلمور نیز در نقد فیلم جوکر: جنون مشترک به نکات بسیار شایسته توجهی اشاره کرده است. جوکر در سال ۲۰۱۹ با اکران خود، موجی از بحث و جدل را در مورد ارتباط بین هنر و خشونت برانگیخت. این فیلم، با روایتی تاریک و شخصیت‌پردازی پیچیده‌ای که واکین فینیکس به آن جان بخشید، به سرعت به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد. اما در سایه موفقیت تجاری آن، نگرانی‌هایی درباره پیام‌های نهفته در فیلم و تأثیر آن بر مخاطبان، به ویژه جوانان، مطرح شد. برخی منتقدان معتقد بودند که جوکر با به تصویر کشیدن یک شخصیت طرد شده و منزوی که به خشونت روی می‌آورد، ممکن است الگویی نامناسب برای افراد آسیب‌پذیر ارائه دهد. با این حال، به نظر می‌رسد که این نگرانی‌ها بیش از حد اغراق‌آمیز بوده‌اند. جوکر در نهایت به عنوان یک اثر هنری پیچیده و چندلایه مورد تحسین قرار گرفت که مخاطبان را به تفکر و بحث وادار کرد.

مطالعه بیشتر: معرفی پرفروش ترین فیلم های جهان ۲۰۲۴

در جوکر: جنون مشترک، تاد فیلیپس نه تنها به روایت ادامه ماجرای آرتور فلک می‌پردازد، بلکه به بررسی واکنش‌های جامعه به شخصیت پیچیده و چندلایه او نیز می‌پردازد. دو سال پس از اتفاقات قسمت اول، آرتور که اکنون به نمادی برای طردشدگان و منزویان جامعه تبدیل شده است، در آستانه محاکمه‌ای قرار می‌گیرد که به یک رویداد بزرگ رسانه‌ای تبدیل شده است. اما آیا آرتور واقعاً خواهان این نقش است؟ در حالی که طرفداران او در بیرون از دادگاه جمع می‌شوند و او را تشویق می‌کنند، آرتور در درون خود با احساسات متناقضی دست و پنجه نرم می‌کند. او که زمانی به دنبال تایید و توجه بود، حالا در زیر نگاه‌های خیره هزاران نفر احساس خفگی می‌کند.

جنون مشترک با خلق یک پارادوکس جذاب، مخاطب را غافلگیر می‌کند. این فیلم، در حالی که به عنوان یک موزیکال ساخته شده است، تلاش می‌کند تا لذت ذاتی موسیقی و رقص را مهار کند. تنها در لحظاتی کوتاه و درخشان، مانند سکانس تماشای واگن دسته موزیک، این محدودیت شکسته می‌شود. آشنایی آرتور و هارلی، و رقص آن‌ها در باران، تنها اوج موسیقایی فیلم است که به طور موثری تضاد اصلی داستان را به تصویر می‌کشد: جنون در مقابل شادی، تاریکی در مقابل نور.

مطالعه بیشتر: بررسی و نقد فیلم ددپول و ولورین

جنون مشترک تلاش می‌کند تا در شخصیت پیچیده آرتور فلک فرو رود، اما این شخصیت در نهایت به یک پازل ناتمام تبدیل می‌شود. با وجود تلاش‌های ستودنی واکین فینیکس، آرتور بیشتر به یک بوم خالی شباهت دارد که هر کسی بر روی آن تصویر دلخواه خود را می‌کشد. از نظر روان‌پزشکان، او مبتلا به اختلال شخصیت دوگانه است؛ از نظر دادستان، یک دروغگوی ماهر؛ و از نظر طرفدارانش، قهرمانی رها شده. این چندگانگی در شخصیت آرتور، حتی برای خود کارگردان نیز گیج‌کننده به نظر می‌رسد. فیلیپس در طول فیلم، آرتور را بین یک بیمار روانی و یک فرد آگاه و مسئول در نوسان نگه می‌دارد. این عدم قطعیت در شخصیت‌پردازی، آرتور را به یک قربانی منفعل تبدیل می‌کند که در برابر تحقیرها و طعنه‌های کارگردان تسلیم می‌شود و در نهایت به یک شوخی تلخ بدل می‌شود. نشریه ایماژ در بررسی و نقد فیلم و سریال‌های روز دنیا در کنار شماست.