برای انتخاب کلیدenter انتخاب کنید یا برای لغو ESC فشار دهید.

بررسی و نقد سریال خاندان اژدها (House of the Dragon)

آتش اژدها دوباره روشن شد: سفری به وستروس با بررسی ونقد سریال خاندان اژدها(House of the Dragon) همراه ایماژ شوید. زمزمه‌های زمستان از ورای وستروس به گوش می‌رسد. زمستانی که با تاریکی و سرما همراه نیست، بلکه با شعله‌های آتش اژدها روشن می‌شود. بله، درست شنیدید! سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) که پیش‌درآمدی بر بازی تاج و تخت(Game of Thrones) محسوب می‌شود، با اژدهایان پرماجرا و شخصیت‌های قدرتمندش، بر پرده‌های نمایش نقش بسته و قلب طرفداران این دنیای فانتزی را به تسخیر خود درآورده است.

اما این سریال چه چیزی در چنته دارد؟ آیا می‌تواند حماسه‌ی بازی تاج و تخت را تکرار کند یا به ورطه‌ی فراموشی سپرده خواهد شد؟ در ادامه همراه نشریه ایماژ باشید تا سفری به سرزمین وستروس داشته باشیم و فصل اول و دوم سریال خاندان اژدها را زیر ذره‌بین نقد و بررسی قرار دهیم. آماده‌ی پرواز با اژدهاها و غرق شدن در دنیای پرفراز و نشیب سیاست، قدرت و خیانت هستید؟

تریلر فصل اول سریال خانه اژدها

اگر هنوز مجذوب دنیای پرماجرای وستروس و اژدهایان قدرتمند نشده‌اید، پیشنهاد می‌کنم تماشای تریلر سریال خاندان اژدها را از دست ندهید! این تریلر کوتاه، به زیبایی شما را با فضای حماسی سریال، شخصیت‌های جذاب و البته اژدهایان آتشین آشنا می‌کند. سفری کوتاه به سرزمینی که زمزمه‌های زمستان در آن به گوش می‌رسد و نبردی برای قدرت در جریان است.

پس منتظر چه هستید؟ همین الان به دنیای خاندان اژدها قدم بگذارید و خودتان را برای یک ماجراجویی فراموش‌نشدنی آماده کنید!

اگر به بهترین فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی و خارجی علاقه دارید، می‌توانید تحلیل و نقد سریال زخم کاری ۳ را در نشریه ایماژ بخوانید.

امتیازهای تماشاگران و منتقدان به فصل دوم سریال خاندان اژدها

امتیاز سریال خاندان اژدها

پیش از رفتن به سراغ نقد سریال خانه اژدها ابتدا سری با هم به جدول امتیاز سریال خاندان اژدها خواهیم زد که به قرار زیر است:

نام سایت امتیازدهنده‌ها امتیاز میانگین تعداد آراء
IMDb کاربران ۸.۴ از ۱۰ (امتیاز هر دو فصل) ۳۹۰ هزار کاربر
متاکریتیک منتقدان برتر ۷۳ از ۱۰۰ بر اساس ۳۷ نقد
راتن تومیتوز عموم منتقدان ۷.۵ از ۱۰ بر اساس ۷۱ نقد

در ادامه بررسی و تحلیل سریال خانه اژدها ابتدا به نقد فصل اول سریال خانه اژدها و بررسی جامع فصل اول این سریال پرطرفدار شبکه HBO خواهیم پرداخت و سپس به نقد فصل دوم سریال خانه اژدها خواهیم پرداخت پس همراه نشریه ایماژ باشید.

نقد فصل اول سریال خاندان اژدها: جنگی که از زایش آغاز می‌شود

نقد فصل اول سریال خاندان اژدها

در ابتدای نقد سریال خاندان اژدها باید بگوییم که در اپیزود دهم خاندان اژدها، شاهد پایانی بر جنگ کلاغ‌ها، فرستاده‌ها و معاهدات ازدواج هستیم و شعله‌های جنگ آتش و خون با تمام قوت زبانه می‌کشد. این قسمت پایانی، مملو از ارجاعات و تناقضات ظریف بود که به زیبایی عمق داستان را به تصویر می‌کشید. یکی از این ارجاعات، به سکانس زایمان زودهنگام رینیرا در اولین قسمت سریال مربوط می‌شد. در آن سکانس، استرس ناشی از خبر غصب تاج و تخت، منجر به زایمانی ناموفق و مرگبار برای ملکه اما شد. در این قسمت پایانی نیز، شاهد زایمانی خون‌بار دیگر هستیم، اما این بار نوبت رینیرا است.

تدابین موازی بین زجر رینیرا و شور و هیجان مردان در حال برنامه‌ریزی جنگ، گویی تار و پود خشونت را در هم می‌آمیزد. در هر دو سکانس، زنی در بستر درد و رنج قرار دارد، در حالی که مردان به دنبال اهداف خود، بی‌توجه به رنج او هستند. اما تفاوت ظریفی نیز در این دو سکانس وجود دارد. در زمان زایمان اما، صدای تشویق تماشاگران تورنومنت، ناله‌های او را خفه می‌کرد و گویی رنج او نادیده گرفته می‌شد. اما در این سکانس، ناله‌های رینیرا در سراسر قلعه طنین‌انداز می‌شود و تاریکی خشونتی که بر او اعمال می‌شود را به گوش همه می‌رساند.

این ارجاع به خوبی نشان می‌دهد که چگونه در این جامعه مردسالار، زنان به مثابه ابزار تولید نسل، از هویت و استقلال خود محروم شده‌اند. مرگ اما در زمان زایمان، نمادی از بی‌توجهی به درد و رنج زنان بود. اما ناله‌های رینیرا در این سکانس، فریاد اعتراضی علیه این ستم است. جنگی که با سلب استقلال زنان و کنترل بدن آنها آغاز شده بود، حالا دامن‌گیر همه خواهد شد و دیگر هیچ کس نمی‌تواند از صدای آنها بگریزد. خاندان اژدها با این اپیزود پایانی، به شکلی تکان‌دهنده، ریشه‌های جنگ و خشونت را در ستم سیستماتیک بر زنان به تصویر می‌کشد و پیامی هشداردهنده به مخاطب می‌دهد.

اگر به فیلم های چارلی چاپلین علاقه دارید، می‌توانید نقد فیلم عصر جدید را در نشریه ایماژ مطالعه کنید.

بررسی فصل اول سریال خاندان اژدها براساس پیرنگ

بررسی فصل اول سریال خاندان اژدها

پیش از رفتن به سراغ نقد سریال House of the Dragon باید بگوییم که در این سرزمین، جنگ و زایمان همواره در هم تنیده بوده‌اند. تارگرین‌ها در جنگی داخلی بر سر تاج و تخت و جانشینی غرق شده‌اند، و هر کودکی که در هر دو جبهه متولد می‌شود، سربازی دیگر برای این نبرد خونین خواهد بود. گویی این جنگ بر سر معنای تولد است: چه تولدی مشروع است؟ کدام کودک حق تاج و تخت را دارد؟ بزرگسالان از همان ابتدا فرزندان خود را برای سرنوشت خونینشان در بازی تاج و تخت آماده می‌کنند.

جای تعجب نیست که سازندگان سریال، نبرد دیمون را با تولد اولین قربانی این جنگ، که قطعاً آخرین آن‌ها نخواهد بود، از طریق تدوین به هم پیوند می‌دهند. اندکی بعد، سکانس تاج‌گذاری رینیرا این مضمون را تکمیل می‌کند: تاج‌گذاری در مراسم عزاداری فرزند مرده رینیرا (تداعی کننده مراسم سوگواری نوزاد دیگری در قسمت اول) انجام می‌شود.

درهم آمیختن این دو مراسم و طلوع تاج از خاکستر عزاداری قابل توجه است. دوربین از تاج رینیرا به پسرانش که زانو زده‌اند کات می‌شود. بهای این جنگ چیست؟ تپه‌ای از جنازه‌های کودکان. این جنگ با مرگ کودکان آغاز شد و با مرگ کودکانی که کینه و نفرت موروثی والدین خود را به ارث برده‌اند، ادامه خواهد یافت.

در این قسمت از سریال خاندان اژدها شاهد تقابل رینیرا و آلیسنت هستیم. هر دو زن با وجود اینکه در جبهه‌های مخالف قرار دارند، اما در تلاش برای جلوگیری از جنگ هستند. رینیرا به خاطر عشقی که به برادرش ویسریس دارد و همچنین تعهدی که به صلح و وحدت وستروس دارد، از شروع جنگ امتناع می‌کند. آلیسنت نیز به خاطر عشقی که به همسرش دارد، حاضر به قتل رینیرا و فرزندانش نیست. در این میان، تنش‌ها بین طرفداران رینیرا و آلیسنت روز به روز بیشتر می‌شود.

درگیری لفظی تندی بین رینیرا و آلیسنت رخ می‌دهد و در نهایت دیمون و اتو نیز با شمشیر به جان هم می‌افتند. این درگیری‌ها نشان‌دهنده‌ی عمق کینه‌ای است که بین دو جبهه وجود دارد و به نظر می‌رسد که دیر یا زود به یک جنگ تمام عیار منجر خواهد شد.

در این قسمت همچنین شاهد ارجاعاتی به گذشته هستیم. برای مثال، زمانی که رینیرا و دیمون با اتو روبرو می‌شوند، سکانسی مشابه با اپیزود دوم را شاهد هستیم. در آنجا نیز رینیرا با رسیدن به موقع، از درگیری جلوگیری کرده بود. همچنین، آلیسنت صفحه‌ای از کتابی را که در دوران کودکی با رینیرا می‌خواندند برای او می‌فرستد. این صفحه یادآور دوستی دیرینه آنهاست و نشان می‌دهد که چقدر از آن زمان تا به حال شخصیت هر دو تغییر کرده است.

اگر به فیلم های چارلی چاپلین علاقه دارید، تحلیل و نقد فیلم روشنایی‌های شهر را از دست ندهید.

بررسی سریال خانه اژدها: نبرد خون و آتش در بازی جنگ 

بررسی سریال خانه اژدها

پیش از رفتن به سراغ نقد سریال House of the Dragon باید بگوییم که در سکانسی از سریال خاندان اژدها، آلیسنت با فرستادن یک صفحه از کتاب، مکالمه‌ای را که در گذشته با رینیرا داشته به او یادآوری می‌کند. او با این کار، قصد دارد اولویت‌های سابق رینیرا را به او گوشزد کند و او را متقاعد به تسلیم شدن و کناره‌گیری از تخت سلطنت به نفع برادرش ایگون کند. آلیسنت با ظرافت از نقطه ضعفی که فقط خود از آن آگاه است، برای تحت فشار قرار دادن رینیرا استفاده می‌کند. او به رینیرا یادآوری می‌کند که زمانی آرزوی داشتن پسری مانند ایگون را داشت و اکنون که ویسریس صاحب چنین پسری شده، رینیرا می‌تواند با خیال راحت از بار سنگین تاج و تخت کناره‌گیری کند. اما این صفحه از کتاب برای رینیرا معنای دیگری دارد.

این صفحه از کتاب زندگینامه شاهدخت نایمریا، اسطوره‌ای‌ترین زن تاریخ وستروس، جدا شده است. نایمریا زنی الهام‌بخش برای بسیاری از زنان وستروس، از جمله آریا استارک که نام گرگ direwolf خود را به نام او گذاشته است. نایمریا ملکه یکی از شهرهای تمدن باستانی روینار بود. زمانی که امپراتوری والریا به روینار حمله کرد، نایمریا با استفاده از کشتی‌های موجود، بازماندگان را نجات داد و به دنبال سرزمینی جدید برای زندگی راهی سفری طولانی شدند.

این سفر که به “ده هزار کشتی” معروف شده، سرانجام آنها را به سواحل دورن در جنوب وستروس رساند. با این تفسیر، رینیرا پیام آلیسنت را به گونه‌ای دیگر دریافت می‌کند. او نه تنها تسلیم نمی‌شود، بلکه مصمم‌تر از همیشه برای رسیدن به تاج و تخت و حفظ ارثیه خود به عنوان وارث قانونی پادشاهی، مبارزه می‌کند.

در نهمین قسمت سریال خاندان اژدها، شاهد نبردی حماسی بین لوک ولاریون سوار بر اژدهای آراکس و اِیموند تارگرین سوار بر وِیگار بودیم. این نبرد که اولین نبرد هواییِ تمام‌عیار در سریال به حساب می‌آمد، به لحاظ بصری و دراماتیک، فراتر از انتظار ظاهر شد و پیچیدگی‌های بیشتری را به داستان اضافه کرد.

اما چیزی که این نبرد را از سایر درگیری‌های سریال متمایز می‌کرد، تمرکز بر روی شخصیت‌ها و کش‌مکش‌های درونی آنها بود. در یک سوی میدان، لوک ولاریون نوجوان را می‌بینیم که با اضطراب و تردید روبرو است. او که به تازگی پدرش را از دست داده، خود را لایق جانشینی او در مقام لرد جزومد نمی‌داند. از طرف دیگر، رینیرا، مادر لوک، با وجود قدرت و نفوذی که دارد، در تلاش است تا به پسرش اطمینان دهد که او نیز یک انسان عادی با اشتباهات و نقاط ضعف خودش است.

در سوی دیگر نبرد، اِیموند تارگرین قرار دارد. او که از کودکی به خاطر نقص جسمانی‌اش مورد تمسخر قرار گرفته، به دنبال اثبات خود و جبران کمبودهایش است. نبرد هوایی بین لوک و اِیموند، نمادی از تقابل نسل‌ها و تضاد بین اعتماد به نفس و تردید، قدرت و آسیب‌پذیری است.

این نبرد در کنار صحنه‌های نفس‌گیر و جلوه‌های ویژه تماشایی، به عمق شخصیت‌ها و روابط بین آنها می‌پردازد و tensiوَن داستان را به نحو قابل توجهی افزایش می‌دهد. در نهایت، نبرد رقص اژدها در جزیره دریفت‌مارک، نقطه عطفی در داستان خاندان اژدها به حساب می‌آید و زمینه‌ساز اتفاقات مهمی در ادامه فصل اول و فصل‌های بعدی خواهد بود. اگر به ژانر ابرقهرمانی علاقه دارید، تحلیل و نقد سریال the boys را از دست ندهید.

تحلیل سریال خاندان اژدها: روابط قدرت و پیچیدگی داستانی

تحلیل سریال خاندان اژدها

در این بخش از نقد سریال خاندان اژدها باید بگوییم که در این بخش از داستان، لوک در حال تمرین شمشیرزنی با برادر بزرگترش جیس است. جیس که از ناتوانی لوک در یادگیری ناامید شده، او را به شدت تحت فشار قرار می‌دهد. لوک که از قبل هم تحت فشار وظایف آینده‌اش به عنوان جانشین دریفت‌مارک است، از این موضوع بیشتر آزرده خاطر می‌شود. رینیرا، مادر لوک، برای دلداری او به او می‌گوید که در سن او نیز همین احساسات را تجربه می‌کرده است. اما او از لوک پنهان می‌کند که این احساسات با گذشت زمان از بین نرفته‌اند، بلکه فقط یاد گرفته‌ایم آنها را پنهان کنیم.

در همین حین، مأموریت لوک برای جلب حمایت لرد بوروس براتیون از استورمز اِند به یکباره به خطرناک‌ترین مأموریت ممکن تبدیل می‌شود. همانطور که ند استارک گفته بود، شجاعت واقعی در لحظات ترس و لرزش متبلور می‌شود. در این سکانس، شاهد تلاش لوک برای نشان دادن شجاعت در حالی هستیم که زانوهایش از ترس می‌لرزد. یکی از نقاط قوت این سکانس، رویکرد سازندگان در به تصویر کشیدن اژدهاهاست. برخلاف آثار فانتزی که اژدهاها را موجوداتی باشکوه و زیبا نشان می‌دهند، در اینجا شاهد اژدهایی هولناک و عظیم‌الجثه هستیم که گویی از دل داستان‌های لاوکرفت بیرون آمده است.

حضور اژدهای غول‌پیکر ویکگار در حیاط قلعه استورمز اند، فضایی وهم‌آور و آکنده از ترس ایجاد می‌کند. عظمت ویکگار به حدی است که در حیاط قلعه جا نمی‌گیرد و سایه‌اش بر فضا سنگینی می‌کند. این موجود قدرتمند و غیرقابل کنترل، نمادی از آشفتگی و هرج و مرج در دنیای خاندان تارگرین است. با وجود ترس و اضطراب درون لوک، او نه تنها از اژدها فرار نمی‌کند، بلکه سوار بر آن به قلعه استورمز اند می‌رود. این شجاعت او را در شرایطی که از نظر روانی متزلزل است، ستودنی می‌کند.

اما در داخل قلعه، با استقبال سرد و بی‌تفاوت لرد بوروس روبرو می‌شود. رینیرا تصور می‌کرد که اژدهاسوار بودن و نسب تارگرین‌ها برای جلب نظر لرد بوروس کافی است، اما او از غرور و زیرکی لرد بوروس و همچنین روابط پیچیده سیاسی در وستروس بی‌خبر بود. عدم پیش‌بینی‌های رینیرا و بی‌اعتنایی لرد بوروس، تنش و چالش‌های پیش روی لوک و اژدهایش را دوچندان می‌کند.

در این بخش از نقد سریال خاندان اژدها باید بگوییم که ورمیتور، اژدهای غول‌پیکر و مسن Targaryen، صرفاً به دلیل قدرت مخربش در میدان نبرد، اهمیت ندارد. او نمادی قدرتمند از مشروعیت و یادآور دورانی صلح‌آمیز در تاریخ وستروس است. در حالی که Aegon دوم بر تخت آهنین نشسته و مدعی تاج و تخت با تکیه بر نمادهای سنتی قدرت مانند شمشیر و تاج است، ورمیتور نمادی رقیب برای جبهه سیاه‌پوشان ارائه می‌کند.

جیهریس، سوارکار سابق ورمیتور، محبوب‌ترین پادشاه در تاریخ اخیر وستروس بود و دوران حکومتی طولانی و صلح‌آمیز را رقم زد. خاطره او و اژدهایش، ورمیتور، هنوز در میان مردم، به خصوص در King’s Landing، زنده است.

اهمیت ورمیتور دوچندان می‌شود زمانی که آن را با Silverwing، اژدهای سوار نشده بعدی Targaryen، مقایسه کنیم. Silverwing که در دوران حکومت جیهریس متولد شد، شباهت‌های زیادی به ورمیتور دارد. هردو اژدها عمدتاً به عنوان وسیله حمل و نقل استفاده می‌شدند و تجربه‌ای در نبرد نداشتند.

رابطه نزدیک ورمیتور و Silverwing نمادی از عشق و صلح جیهریس و آلیسان بود. این که این دو اژدهای باشکوه که زمانی برای التیام زخم‌های جنگ و وحدت ملت استفاده می‌شدند، اکنون در رقص اژدها به ابزارهای ویرانی تبدیل شده‌اند، تراژدی عمیقی را به تصویر می‌کشد. ورمیتور فراتر از یک اژدهای قدرتمند، یادآور دورانی طلایی در وستروس و امیدی برای بازگشت صلح به سرزمینی است که در آتش جنگ غرق شده است.

اژدهایان وحشی وستروس: تهدیدی برای تعادل قدرت

اژدهایان وحشی وستروس

در این بخش از نقد سریال خاندان اژدها باید بگوییم که علاوه بر اژدهایان سواردار و اهلی، سه اژدهای وحشی نیز در اطراف کوه آتش‌فشانی دراگون‌استون زندگی می‌کنند: شیپ‌اِستیلر، گری‌گوست و کانیبال. این اژدهایان قدرتمند، اما بدون سوار، می‌توانند تعادل قدرت را در وستروس به شدت به نفع سیاه‌پوش‌ها تغییر دهند. با وجود اینکه دیمون تارگرین در شورای سیاه‌پوش‌ها به سادگی از این موضوع عبور می‌کند، اما رینیرا تارگرین سوالی کلیدی را مطرح می‌کند: چه کسی حاضر است سوار این اژدهایان وحشی شود؟

کنترل این اژدهایان به سیاه‌پوش‌ها قدرت بی‌نظیری می‌دهد. در حال حاضر، سبزپوش‌ها تنها ۴ اژدها دارند، در حالی که سیاه‌پوش‌ها با اهلی کردن اژدهایان وحشی می‌توانند تا ۱۳ اژدها داشته باشند. این برتری قاطع، حتی با وجود قدرت ویگار، برای سبزپوشان غیرقابل تحمل خواهد بود. به همین دلیل، دیمون به جای حضور در شورای بعدی، به دنبال ورمیتور، یکی از اژدهایان وحشی، به اعماق دراگون‌استون می‌رود. هر کدام از این اژدهایان وحشی ویژگی‌های خاص خود را دارند. شیپ‌اِستیلر به خاطر علاقه‌اش به شکار گوسفند مشهور است، گری‌گوست خجالتی و منزوی است و کانیبال، که بزرگترین و پیرترین اژدهای وحشی است، به خاطر تغذیه از اجساد اژدهایان دیگر و تخم‌هایشان، به این نام شناخته می‌شود. اهلی کردن این اژدهایان وحشی، چالشی بزرگ اما ضروری برای سیاه‌پوش‌ها است. اگر آنها موفق به این کار شوند، می‌توانند برتری قاطعی در جنگ آینده به دست آورند.

ادعای دیمون مبنی بر برتری سیاه‌پوشان به دلیل تعداد اژدهایان بیشتر، اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد. اژدهایان پیر و کم‌تجربه: اکثر اژدهایان سیاه‌پوشان به جز بالریون، کهنسال هستند. به جز تخم‌مرغ‌ها، اژدهایان جوان و کم‌تجربه زیادی هم وجود دارند که برای نبرد آماده نیستند. سوار شدن بر اژدها نیازمند خون والریایی است و در حال حاضر فقط تارگرین‌ها این خون را دارند. سیاه‌پوشان باید از میان افراد با خونِ مشکوک به تارگرین، سوارکار پیدا کنند، که به وفور یافت نمی‌شوند و آموزش آنها زمان‌بر است. عدم اطمینان به سوارکاران جدید: حتی اگر سوارکاران جدیدی تربیت شوند، باز هم به زمان نیاز دارند تا اعتماد اژدها را جلب کنند و مهارت لازم برای نبرد را به دست آورند.

در این بخش از تحلیل سریال خاندان اژدها باید بگوییم که با وجود چالش‌های موجود، سیاه‌پوشان هنوز هم در ابتدای نبرد ممکن است از نظر تعداد اژدها برتری داشته باشند. اما این برتری تضمین‌کننده پیروزی نیست. تجربه کم اژدهاها و سوارکاران جدید، می‌تواند به نقطه ضعف آنها در برابر سبزپوشان تبدیل شود. سرنوشت نهایی جنگ به عوامل دیگری مانند مهارت سوارکاران، استراتژی جنگی و کمیاب شانس هم بستگی خواهد داشت. در فصل دوم سریال خاندان اژدها شاهد خواهیم بود که آیا سیاه‌پوشان می‌توانند بر چالش‌های خود غلبه کرده و از اژدهایان به عنوان سلاحی کارآمد در جنگ استفاده کنند یا خیر.

تریلر فصل دوم سریال خاندان اژدها

فصل دوم سریال حماسی خاندان اژدها منتشر شده و نبرد برای تاج و تخت وستروس داغ‌تر از همیشه شده است! اگر هنوز به تماشای تریلر فصل دوم این سریال ننشستید، وقتش رسیده که خودتان را برای غرق شدن در دنیای پر از آتش و اژدها و سیاست آماده کنید! در این تریلر کوتاه، شاهد اتفاقات هیجان‌انگیزی خواهید بود که در فصل دوم رخ می‌دهند: نبردهای حماسی، اتحادها و خیانت‌ها، و البته اژدهایان که قدرتمندتر از همیشه شده‌اند.

همین الان به تماشای تریلر فصل دوم خاندان اژدها بنشینید و برای یک ماجراجویی جدید آماده شوید!

خلاصه داستان فصل دوم سریال خاندان اژدها

خلاصه داستان فصل دوم سریال خاندان اژدها

در فصل دوم سریال خاندان اژدها، شاهد افزایش تنش‌ها بین طرفداران رینیرا تارجارین و برادرش، اگان دوم هستیم. پس از مرگ ناگهانی ویسریس، تاج و تخت آهنین به اگان می‌رسد، اما رینیرا که خود را وارث قانونی می‌داند، از تسلیم شدن خودداری می‌کند. در این میان، اتحادهای جدیدی شکل می‌گیرد و خاندان‌های قدرتمند وستروس برای حمایت از یکی از مدعیان به پا می‌خیزند. کریگن استارک، رهبر خاندان استارک در شمال، به رینیرا قول دو هزار سرباز می‌دهد. رنیرا نیز با سفر به استورمز اند، بقایای اژدهای کشته شده پسرش، لوسریس را پیدا می‌کند.

از سوی دیگر، اگان دوم که به تازگی تاج و تخت را به ارث برده، تلاش می‌کند تا پادشاهی عادلانه‌ای داشته باشد. اما با وجود تلاش‌های او، ناآرامی‌ها در وستروس رو به افزایش است. پدربزرگ اگان، آتو های‌تاور، درگیر حل مشکلات مربوط به ناوگان دریایی Velaryon است. در همین حال، لاریس استرونگ، برادر ملکه آلیسنت، از ترس و ناامنی او سوء استفاده می‌کند و نقشه‌های شومی در سر می‌پروراند. در پایان فصل، رینیرا که از مرگ پسرش به شدت خشمگین است، به دیمن تارگارین، شوهر و متحد خود، اعلام می‌کند که قصد دارد از ایماند، قاتل لوسریس، انتقام بگیرد. این تصمیم، شعله‌های جنگ داخلی را بیش از پیش شعله‌ور خواهد کرد و سرنوشت وستروس را به خطر خواهد انداخت. فصل دوم سریال خاندان اژدها پر از اتفاقات هیجان‌انگیز و نبردهای حماسی است. این فصل، به تاریکی و خشونت بیشتری نسبت به فصل اول می‌پردازد و شخصیت‌ها را در شرایط دشواری قرار می‌دهد.

عوامل و بازیگران سریال خاندان اژدها فصل دوم

بازیگران خاندان اژدها فصل دوم

خالقان و نویسندگان: جورج آر. آر. مارتین، خالق دنیای وستروس، و رایان کاندل، فیلمنامه‌نویس سریال “بازی تاج و تخت” در خلق و نگارش داستان فصل دوم خاندان اژدها با یکدیگر همکاری کرده‌اند.

کارگردانان: هدایت قسمت‌های مختلف فصل دوم بر عهده کارگردانان متعددی از جمله آلن تیلر (کارگردان برخی از قسمت‌های محبوب بازی تاج و تخت)، کلر کیلنر و گیتا پتل بوده است.

دیگر عوامل: عوامل دیگری همچون آلخاندرو مارتینز (مدیر فیلمبرداری)، تیم پورتر و کریسپین گرین (تدوینگران) و رامین جوادی (آهنگساز) در ساخت این فصل حضور داشته‌اند.

بازیگران: پدی کانسیداین، مت اسمیت و اما دارسی در نقش‌های ویزریس، دیمون و رینیرا تارگارین، بازی‌های درخشان خود را از فصل قبل ادامه می‌دهند. ریس ایفانز، استیو توسان، ایو بست و اولیویا کوک نیز از دیگر بازیگران برجسته این فصل هستند که به جمع بازیگران اصلی اضافه شده‌اند.

تولید فصل دوم سریال خاندان اژدها: تغییرات و نکات جالب

تولید فصل دوم سریال house of dragon

تغییرات در تیم سازنده: پس از تمدید فصل دوم در آگوست ۲۰۲۲، میگل سپاچنیک، یکی از کارگردانان اصلی فصل اول، به دلیل مشغله‌های شخصی و حرفه‌ای از پروژه کناره‌گیری کرد. آلن تیلر، کارگردان شناخته‌شده دیگر سریال «بازی تاج و تخت»، به عنوان جایگزین سپاچنیک به فصل دوم پیوست.

پیشرفت فیلمنامه: جرج آر. آر. مارتین، نویسنده کتاب‌های «نغمه یخ و آتش» و خالق دنیای وستروس، در دسامبر ۲۰۲۳ اعلام کرد که فیلمنامه‌های فصل‌های سوم و چهارم سریال «خاندان اژدها» نوشته شده‌اند.

بودجه: بودجه تولید فصل اول سریال به طور قابل توجهی بیشتر از هر فصل از «بازی تاج و تخت» بود، به طوری که به طور میانگین هر قسمت کمتر از ۲۰ میلیون دلار هزینه داشت، در حالی که این رقم برای «بازی تاج و تخت» حدود ۶ تا ۱۵ میلیون دلار در هر قسمت بود. بودجه بازاریابی فصل اول نیز بسیار بالا بود و به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار می‌رسید که با بودجه تبلیغاتی یک فیلم سینمایی بلاک‌باستر برابری می‌کرد.

زبان والریایی: دیوید جی. پیترسن، زبان‌شناس «بازی تاج و تخت»، به تیم تولید «خاندان اژدها» پیوست تا به توسعه زبان فراساخته والریایی ادامه دهد. او اشاره کرد که برخلاف «بازی تاج و تخت»، «خاندان اژدها» شامل صحنه‌های طولانی دیالوگ به زبان والریایی است. یادگیری این زبان برای بازیگران، به خصوص مت اسمیت، چالش‌برانگیز بود، اما اما دارسی از آن لذت می‌برد.

نکات جالب:

  • فصل دوم سریال «خاندان اژدها» در اوایل تابستان ۲۰۲۴ منتشر خواهد شد.
  • انتظار می‌رود که این فصل شاهد تنش‌ها و درگیری‌های بیشتری بین خاندان‌های تارگرین و های‌تاور باشد.
  • با توجه به نوشته‌های جرج آر. آر. مارتین، داستان سریال به سمت جنگ داخلی وستروس موسوم به «رقص اژدها» پیش خواهد رفت.

نظر منتقدان درباره فصل دوم سریال خاندان اژدها

نظر منتقدان درباره سریال خاندان اژدها

در این بخش از نقد سریال خاندان اژدها باید به سراغ نظر منتقدان مشهور جهان برویم! برخی از مهم‌ترین نظرات منتقدان درباره فصل دوم سریال خاندان اژدها عبارتند از:

مجله دیسایدر: مجله دیسایدر به فصل دوم سریال خاندان اژدها نمره کامل ۱۰۰ از ۱۰۰ را داده است. مگان اوکیف، منتقد این مجله، در نقد خود می‌نویسد که این فصل برای طرفداران دنیای وستروس (یکی از دو قاره اصلی در مجموعه کتاب‌های ترانه یخ و آتش اثر جورج آر. آر. مارتین) همه چیز را که آرزو داشتند و حتی فراتر از آن را ارائه می‌دهد. به گفته اوکیف، فصل دوم خاندان اژدها ترکیبی از سریال من، کلادیوس با فیلم‌های هیولایی و آمیختن تاریخ قرون وسطی با جادو و افسونگری است. این فصل اثری باشکوه و دیدنی است که تماشاگران را به سفری حماسی و پرماجرا در دنیای وستروس می‌برد. اوکیف در ادامه به تمجید از بازیگران، کارگردانی، جلوه‌های ویژه و داستان‌سرایی سریال می‌پردازد و آن را به عنوان یکی از بهترین سریال‌های فانتزی تاریخ تلویزیون معرفی می‌کند.

نیویورک مگزین: منتقدان پس از دیدن چهار قسمت از فصل دوم سریال خاندان اژدها، نظرات مثبتی را ارائه داده‌اند. نیویورک مگزین (والچر) به این سریال امتیاز ۹۰ از ۱۰۰ را داده و آن را تراژدی حماسی پر از خون، اشک و اژدها می‌نامد که بالاخره انتظارات را برآورده می‌کند. نیکلاس کوآ، منتقد نیویورک مگزین، در نقد خود می‌نویسد: “فصل دوم خاندان اژدها بالاخره بال گشوده و به سطحی رسیده که شایسته یک سریال حماسی فانتزی است. این سریال پر از لحظات تکان‌دهنده، نبردهای نفس‌گیر و شخصیت‌های پیچیده‌ای است که برای قدرت و تاج و تخت با یکدیگر رقابت می‌کنند.

کولایدر: کولایدر نیز با امتیاز ۸۰ از ۱۰۰، از این سریال تمجید می‌کند. تریس لَکسان، منتقد کولایدر، در نقد خود می‌نویسد: فصل دوم طرفداران کتاب را برای اتفاقات بزرگتر آماده می‌کند. این فصل پر از پیچش‌های غیرمنتظره داستانی، دسیسه‌های غافلگیرکننده و زوج‌های غیرمنتظره است. شکوفایی این فصل در مقایسه با فصل اول غیرقابل انکار است. به نظر می‌رسد که فصل دوم خاندان اژدها با ارائه داستانی جذاب‌تر و شخصیت‌های عمیق‌تر، نظر منتقدان را جلب کرده است. اگر از طرفداران فصل اول سریال بودید، حتماً فصل دوم را نیز تماشا کنید تا شاهد نبردهای حماسی‌تر، اژدهایان بیشتر و داستانی پر از فراز و نشیب باشید.

تلگراف: سریال تلگراف با امتیاز ۸۰ از ۱۰۰، داستانی جذاب و در عین حال بی‌رحمانه را روایت می‌کند که در آن خبری از قهرمانان مطلق و شخصیت‌های نیکوکار نیست. در دنیای تلگراف، همه شخصیت‌ها برای رسیدن به اهداف خود دست به هر کاری می‌زنند و هیچ چیز برایشان مهم‌تر از قدرت و ثروت نیست. این موضوع، فضایی تاریک و مرموز را به وجود می‌آورد که تماشاگر را مجذوب خود می‌کند. شباهت برخی از شخصیت‌ها به خاندان تارگارین در سریال بازی تاج و تخت، بر این پیچیدگی می‌افزاید و حدس و گمان‌ها را بیشتر می‌کند. با وجود فقدان قهرمانی مطلق، تلگراف هنوز هم می‌تواند سرگرم‌کننده باشد. داستان سریال پر از فراز و نشیب است و به خوبی مخاطب را درگیر خود می‌کند. اگر به دنبال یک سریال تابستانی جذاب و متفاوت هستید، تلگراف می‌تواند گزینه مناسبی برای شما باشد. البته باید توجه داشت که تلگراف به اندازه سریال‌هایی مانند بازی تاج و تخت که شخصیت‌های اخلاقی قوی دارند، عمیق و پرمحتوا نیست. با این حال، اگر به دنبال یک داستان سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز هستید، تلگراف می‌تواند شما را راضی کند.

ورایتی: منتقدان ورایتی پس از تماشای چهار قسمت اولیه از فصل دوم خاندان اژدها، به این سریال نمره ۸۰ از ۱۰۰ را داده‌اند. این نمایانگر پیشرفتی قابل توجه نسبت به فصل اول است، چرا که منتقدان معتقدند این فصل جذابیت‌های بیشتری را به نمایش می‌گذارد که در فصل قبل غایب بودند. یکی از نقاط قوت این فصل، پرداخت عمیق‌تر به روابط کلیدی بین شخصیت‌ها است. به عنوان مثال، رابطه بین رینیرا تارجاریَن و دیمون تارگاریَن پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های بیشتری پیدا کرده است. علاوه بر این، خاندان اژدها در فصل دوم به وعده خود مبنی بر نمایش نبردهای حماسی بین اژدهاها عمل می‌کند. منتقدان از سکانس‌های اکشن این فصل به عنوان هیجان‌انگیز و نفس‌گیر یاد می‌کنند. در مجموع، به نظر می‌رسد که فصل دوم خاندان اژدها در مسیر درستی قرار دارد و می‌تواند به یکی از بهترین سریال‌های فانتزی سال تبدیل شود.

ونیتی فر: سریال از نظر ونیتی فر در فصل دوم خود با فراز و نشیب‌های زیادی همراه است. در حالی که قسمت‌های ابتدایی فصل دوم انسجام بیشتری نسبت به فصل اول از خود نشان می‌دهند، اما در عین حال ناامیدکننده‌تر نیز هستند. با این حال، هنوز هم می‌توان امیدی به قسمت‌های باقی‌مانده داشت. به نظر می‌رسد که همه چیز در حال آماده شدن برای یک جهش بزرگ در نیمه دوم فصل است. هنوز مشخص نیست که آیا این جهش بزرگ می‌تواند ونیتی فر را به سطحی فراتر از حد فعلی خود برساند یا خیر، اما تماشای آن قطعا هیجان‌انگیز خواهد بود.

نیویورک تایمزمایک هِیل گفت که فصل دوم نه آن‌قدر جذاب است که کاملا درگیر جریان داستان شویم و نه آن‌قدر عجیب و بی‌کیفیت است که قید تماشای باقی سریال را بزنیم. تولید تمام‌عیار است اما همچنان احساس بازی تخته‌ای حاکم بر این فرنچایز جاری است. هنوز جذابیت‌های جغرافیایی و معماری به چشم می‌آیند اما خبری از شکوه بصری قسمت‌های پیشین نیست؛ و همچنان از عواطف تماشاگران سوءاستفاده می‌شود.

از اسپین آف‌های جدید سریال بازی تاج و تخت چه خبر؟

از اسپین آف‌های جدید سریال بازی تاج و تخت چه خبر؟

در این بخش از نقد و بررسی سریال خاندان اژدها باید بگوییم که علاوه بر سریال خاندان اژدها که پیش‌تر خبر ساخت آن منتشر شده بود، یک رقیب جدید هم به جمع دنباله‌های سریال بازی تاج و تخت اضافه شده است. سریالی که بر اساس داستان دانک و ایگون نوشته جرج آر. آر. مارتین ساخته خواهد شد. این سریال به ماجراجویی‌های سر دانکن بلند قامت و ایگون تارگرین پنجم ۹۰ سال پیش از وقایع ترانه یخ و آتش می‌پردازد. هر قسمت یک ساعت خواهد بود و هنوز خبری از نویسنده یا بازیگران آن منتشر نشده است. با وجود اینکه دانک و ایگون شخصیت‌های محبوبی هستند، اما باید منتظر ماند و دید که این سریال جدید چه عملکردی خواهد داشت. در حال حاضر، طرفداران می‌توانند منتظر تماشای “خاندان اژدها” در سال ۲۰۲۲ باشند تا کمی از انتظار برای دنباله بازی تاج و تخت کاسته شود.

نتیجه‌گیری

به پایان نقد و بررسی فصل اول و دوم سریال خاندان اژدها رسیدیم. سفری که پر از نبردهای حماسی، دسیسه‌های سیاسی، شخصیت‌های جذاب و البته اژدهایان آتشین بود. اما نظر شما چیست؟ خاندان اژدها توانست نظر شما را جلب کند یا در مقایسه با “بازی تاج و تخت حرفی برای گفتن نداشت؟ به نظر نشریه ایماژ، بازی تاج و تخت با شخصیت‌های پیچیده‌تر، داستان عمیق‌تر و فراز و نشیب‌های نفس‌گیرتر، همچنان عنوان بهترین سریال فانتزی را در اختیار دارد. با این حال، خاندان اژدها نیز به عنوان یک پیش‌درآمد، عملکرد قابل قبولی ارائه می‌دهد و می‌تواند سرگرم‌کننده باشد. مخصوصاً برای طرفداران دنیای ترانه یخ و آتش که مشتاقانه منتظر دیدن داستان خاندان تارگرین و رازهای ناگفته‌ی وستروس هستند. نظر شما چیست؟ منتظر چه چیزی در ادامه‌ی این سریال هستید؟ دیدگاه‌ها و نظرات خود را با نشریه ایماژ در میان بگذارید.